بازگشت

بيماري خمود و فسردگي


پيشتر گفتيم اگر دين بخواهد دگرگوني اجتماعي به وجود آورد، مطابق طبع و راه بشر و ابزار انساني است نه راه هاي غيبي: «ولو جعلناه ملكاً لجعلناه رجلاً و لَلَبسنا عليهم ما يلبسون.» [1] .

از طرف هر انقلابي در آغاز، در دل دوست داران و هواداران خود جا و جاذبه دارد و اين شوق و اشتياق آنان را به جانبازي براي تحقق آرمان هاي انقلاب فرا مي خواند اما با پيروز شدن انقلاب نقاط ضعف روحي بشري ظهور مي كند و باعث خمود و ايستايي مي شود. علت وجود نقاط ضعف، تركيب ساختاري آدمي، از گرايش هاي فرشي و عرشي است، چنان كه وي نفس مطمئنه و امّاره را با هم دارد كه گاه گرايش هاي فرشي بر وي چيره شده، فترت و رخوت بر وي دست مي دهد، در نتيجه اراده وي ضعيف شده، از پس حل مشكلات بر نمي آيد، چنان كه ممكن است دل و دينش بر باد رود. گاهي اين رخوت ها در افراد است ولي گاهي اين رخوت امت را فرا مي گيرد.


پاورقي

[1] انعام،9.