بازگشت

امتياز نگرش سياسي بر غيبي


الف. تفسير سياسي، نهضت را مسئله اي اجتماعي و قابل فهم براي عموم قرار مي دهد، نه قضيه اي غيبي و مبهم و خاص معصوم. ب. ثابت مي كند نهضت، مذهبي و ديني بود و به سبب مسئوليت اسلامي و تكليف سياسي (كه متوجه هر مسلمان است) انجام شد، و هدفي مشخص داشت كه به دست گيري حكومت باشد، چنان كه معلوم مي گردد تصدي حكومت از احكام اصولي است. دين فقط مجموعه تكاليف و احكام فردي مثل نماز و روزه نيست، بلكه مسئوليت ها و تكاليف ديگري هم دارد، از جمله مسئوليت هاي سياسي. بنابر اين مسلمان چنان كه روزه مي گيرد و نماز مي گزارد، مكلف است در تحقق حاكميت الهي هم بكوشد. امام در پي انجام اين تكليف بود. امام مي توانست مانند بقيه فقط به انجام تكاليف شرعي فردي بسنده كند و زنده بماند و جنبه هاي سياسي و اجتماعي را وا نهد، اما از آن رو كه فعاليت اجتماعي سياسي از واجبات مهم و اساسي شرعي است، جان و مال و اهل و عيالش را در اين راه فداكرد. كار امام در مقابل سعي سلاطين بود كه مي كوشيدند مردم را از فعاليت سياسي باز دارند و بباورانند كه دين از سياست جدا است. اين شگرد از زمان امويان به كار گرفته شد، نه آن كه چيز تازه اي باشد. حاكمان جور مي خواستند حكومت مِلْك طِلق خودشان باشد و هيچ مزاحمي نداشته باشند كه به انگيزه ديني و انجام تكليف شرعي، اينان را زير نظر گرفته، تيغ نقد و انتقاد را برگردنشان نهد.