بازگشت

شهادت حر


حر بن يزيد رياحي به مبارزت اسب بر جهانيد و اين رجز مي خواند:



اني انا الحر و مأوي الضيف

اضرب في اعناقكم بالسيف [1] .



عن خير من حل بأرض الخيف

أضربم و لا اري من حيف [2] .



يزيد بن سفيان گفت: به خدا اگر بدو رسم همين رمح [3] در او كار فرمايم و حر سرخوش قتال بود و اسب او را بر روي و بناگوش ضربتي رسيد. حصين بن نمير يزيد را بر محاربت او اغراء كرد. يزيد پيش دوانيد و سنان [4] رمح بدو آشنا كرد و حر بر او عطفه كرد و او را بيفكند. اسب او را پي [5] كردند و او پياده ماند و چون شير شرزه [6] كه در پي آهو دود، يا باز تيز پر كه طلب تيهو [7] كند، بر ايشان حمله مي كرد و همي كشت و مي گفت:



اني انا الحر ونجل الحر

اشجع من ذي لبد هزبر [8] .



و لست بالجبان عند الكر

لكنني الوقاف عند الفر [9] .



و از هر طرف نيزه بدو همي زدند و زخمهاي گران يافته بود، لاجرم بر جاي بماند و ياران او را دريافتند و در خدمت امام فرو نهاند و هنوز از او رمقي باقي بود. امام دست مبارك بر سر و روي او مي كشيد و همي گفت: ان تحر كما سمتك امك [10] و علي بن الحسين عليه السلام بر او رثا گفت و مناقب و محامد او باز شمرد.




لنعم الحر حر بني رياح

صبور عند مختلف الرماح [11] .



ونعم الحر اذ نادي حسينا

فجاد بنفسه عند الصباح [12] .



فيا ربي اضفه في جنان

و زوجه مع الحور الملاح [13] .



و هر يك از ياران كه آهنگ مبارزت نمودي، بر امام سلام فرستادي و وداع گفتي؛ امام بر او رحمت فرستادي و آفرين فرمودي واين آيت فرو خواندي: «فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا». [14] .


پاورقي

[1] من حر هستم که پناه ميهمانم و تيغ بر گردن‏هاي شما مي‏نهم.

[2] از کسي دفاع مي‏کنم که بر اين سرزمين منزل گرفته، شما را مي‏کشم و ابن راستم نمي‏بينم.

[3] نيزه.

[4] سر نيزه.

[5] پاي او را از زانو قطع کردند.

[6] خشمگين.

[7] پرنده‏اي کوچک شبيه کبک.

[8] من آزاده هستم و از نسلي آزاده مي‏باشم و از شير نر خروشنده نيز شجاعترم.

[9] در يورش و هجوم آوردن بيم ندارم و چون ديگران بگريزند من بر جاي ايستاده‏ام.

[10] تو واقعا همان طور که مادرت نام نهاد آزاده‏اي(نه بنده و اسير نفس).

[11] چه نيک آزاده‏اي هستي تو اي حر از قبيله‏ي بني رياح! و شکيبابي به هنگام پياپي آمدن نيزه‏ها.

[12] چه نيک آزاده‏اي که به نداي حسين لبيک گفت و در اين صبحگاه جان خود را بخشش کرد.

[13] اي خدا! در بهشت خود او را پذيرايي فرما و با حوران مليح بهشتي همسر گردان.

[14] الاحزاب: 23.