بازگشت

اسماء و صفات


وثاق (اتاق، حجره) 11/87؛ سياستنامه 24/29؛ بيهقي 16/174؛ بزان (وزان) 14/82؛ موزه (كفش) 10/81، بيهقي 16 /884؛ دلنمودگي 6/80؛ تن آساني 7/96؛ بيهقي 16 /397؛ در صحبت (مصاحبت) 16 /108، 12 /100؛ بيهقي 13 /163؛ نزل (طعام) 11 /238، 18 /112؛ بيهقي 4/38، 13 /874، 5 / 1115 از چه روي؟ 4 /199؛ شكال (زانوبند) 16 / 153؛ بيهقي 18/ 158؛ شوخ چشمي 15 / 169؛ دامن كشان 6 /148؛ بگذشتگان (مردگان) 10 /204؛ متن=كروار (ناشناس) 8/219، نفثة المصدور زيدري 3 /65، مرزبان نامه 21/20 بيهقي 4 /1114؛ آلفته (آشفته) 16 /255؛ فريشته [1] (فرشته).

تعابير عربي

بخ بخ 15 /102، اهلا و سهلا 16/122، ثكلتك امك 18/106، قد قرت عينك 7/114، كيف آنكه 16 /146، بأسره 7 /147 و يحك و بسياري از صيغه ي استغاثه مانند وا محمداه، وا علياه، وا غياثاه و... بكار رفته است.



پاورقي

[1] درآثار قديمي‏از قبيل تاريخ بلعمي، هداية المتعلمين في الطب، تفسير کمبريج، دانشنامه علائي، قابوسنامه، سياستنامه، مکرر، بکار رفته است. زمخشري در مقدمة الادب ذيل بيان معاني ملک، فريشته نوشته و جبرئيل را فريشته و سروش وحي آورده است. مقدمة الادب ج 158/1 مرحوم قزويني در يادداشتهاي خود ج 70/1 فرشته را مرادف فرسته به معناي فرستاده ياد کرده است.