بازگشت

پيشاوندهاي افعال


در زبان فارسي قديم پيشاوندها و پساوندها در تغيير معناي فعلها دست مهمي داشته اند. گاه فعلي را مؤكد نموده و گاه معناي مستقلي به آن مي داده و بعضا در وجهه ي آن تأثيري داشته اند. [1] .

باء تأكيد (زينت يا زائده) مانند: بگفت، برفت، بنهاد.

همي و مي، جزء صرفي فعل ماضي استمراري بوده تا نيمه دوم قرن پنجم در آثار ادبي بوفور بكار مي رفته است. همي گفتي، مي نكوهيدي، همي آمده است، همي برود.

بر به معناي روحي چيزي، به، در افعال تركيبي گاه معناي مستقلي مي آورد. مانند بر نشست و به معناي سوار شد.

بر آمدن (سپري شدن و فرا رسيدن) 1/ 153، 6/81؛ بيهقي 2/160 و 1/670؛ نزديك شد 9 /104برتافتن 3/99، بر اثر (به دنبال) 13/80؛ بيهقي 10/875، بيهقي 9/9، بر نشستن 13/86 - 16 /110 بر نشاندن 6/109؛ سياستنامه 6/88، بيهقي 12/21 بركشيدن (بيرون كشيد) 1 /115، بر افرازيدن 3/112.


در

در پوشيدن 6/109، در انداختن 4/85؛ بيهقي 22 / 1099، در كشيدن، بيهقي 7 /1106. در آويختن 3/181، در آمدن (دچار شدن) 6/171 - 4/100 (داخل شدن) 18/38 در باختن (فدا كردن) 7/176.

فرو (به معناي تأكيد، نشان دادن جهت، داشتن معناي مستقل، پايين و زير).

فرو ماندن (عاجز شدن) 1 /115، 2 /113؛ بيهقي 8 /435.

فرو گرفتن (محاصره كردن، غلبه كردن) 17 /148، 19 /116؛ بيهقي 17/10.

فرو كندن 4 /118، فرو فكندن (بلعيدن) 3/168؛ بيهقي 1/70.

فرو خواندن (از اول تا آخر خواندن) 16/86.

فراز به معناي بالا، بسته، تأكيد، معناي مستقل داشتن، داخل شدن، فراز آمدن (بلا آمدن) 12 /119، وارد شدن، 12/33، 12/32؛ بيهقي 10/87.

فرا به معناي فراز، حرف ربط به، و معناي استقلال يافتن، جمع شدن، بسوي، نزديك، فراهم كردن (گرد هم آمدن) 15، 2/100، 15 /235؛ بيهقي 24/213؛ نفثة المصدور 4/110 فرامن خوان 7/16، 10/148، 8/87، 15/86؛ فرا رسيدن 11/58، 3/83، دست فراهم داد 17/79 فرايازيدن (رساندن) 9/107؛ فرا نمودن 14/5.

باز

باز رهيدن 14/96 باز داشتن (مانع شدن، 4/102، 7 /117، 20 /108 (باز داشتن (وا داشتن) 10/ 136، 9 /118؛ باز دادن (سپردن) 4 / 159؛ باز خواندن (بازگو كردن) 10/45؛ باز بستن (سد كردن) 13/55؛ باز ستدن (باز گرفتن) 15/147.

يا به جاي حرف ربط به؛ با رفيق اعلا پيوست 17/ 109، 4/81.

ايدون


در اصل پهلوي به معناي چنين و اينجا مي باشد. [2] در برخي آثار به جاي كلمات همچنين و اين چنين آمد است. [3] .


پاورقي

[1] سبک شناسي ج 334 -332/1.

[2] سبک شناسي ج 419/1.

[3] تاريخ زبان فارسي خانلري 198/3؛ قابوسنامه عنصر المعالي تصحيح غلامحسين يوسفي، شرکت انتشارات علمي و فرهنگي ص 14، چاپ سوم، 1364.