بازگشت

مذجح بن سهم مولي حسن و حسين و علي بن الحسين


محقق استرآبادي در رجال خود گويد: منجح بن سهم مولاي حسين بن علي است به همراه او در طف كشته شد، ابوعلي نيز گويد: مولاي حسين است با او كشته شد - سين - د - ابن اثير و حدائق نيز او را ذكر كرده اند ولي ابن اثير بنام مولاي حسين و حدائق بنام مولاي حسن و اولاد حسن عليهماالسلام و ممكنست سهم پدرش غلام بوده و از حسن (ع) بوده چنانكه مادرش «حسينه» مولاة حسين بوده است، بنابراين اين فرزند منجح از هر دو امام بوده و بامام سجاد جداگانه و باولاد امام مجتبي (ع) جداگانه خدمت مي كرده.

منجح از مولي محبوب حسين (ع) و از غلامان حضرت مجتبي است در زيارت قائميه سلامي دارد.

حدائق گويد: از مدينه به همراه آقا زادگان خود (اولاد حضرت مجتبي سلام الله عليه و در سايه مصاحبت با حسين) بيرون آمده بود


تيرش بنشان سعادت رسيد به شهادت فايز شد.

و ذخيره از ربيع الابرار زمخشري بازگو كرده گويد: مادرش «حسينه» كنيزكي بود از حسين بن علي عليهماالسلام او (ع) وي را از نوفل بن حارث بن عبدالمطلب خريده بود. پدرش سهم او را تزويج كرد، منجح را خدا بوي داد گويد: وي يعني منجح بنابرين مولاي حسين است. و مادرش همواره در منزل علي بن حسين زين العابدين (ع) خدمت مي كرد؛ هنگاميكه حسين سالار اهل بيت از مدينه به سوي عراق رهسپار شد كنيزك نيكوكار به همراه امام و فرزندش منجح با امام گرام بود تا به كربلا رسيدند.

شيوه ي كارزار:

گويد همين كه دو لشگر در كربلا به پيكار پرداختند و مبارزه بكار آمد جوانمردانه با دشمن كار زار كرد مانند ابطال رزم مي نمود - وي از فدائياني است كه حسين اول قتال داد حسان بن بكر حنظلي عنان به سوي او تافت و او را كشت.

پيامي و نشاني از راه كاميابي

اين كامياب «منجح» گويد: راه كاميابي دوام خدمت است.



كسي روي بر روي جانان نشيند

كه چون زلف عمري پريشان نشيند



از نشيب و فراز منزجر مشو با سوز و گداز بساز تا در آخر اگر غلامي باشي بهمنشيني شاهي كامياب گردي همه كس مي تواند در كوي آزادگان گذر كند و به شهيدان بپيوندد و مورد سلام و احترام بقية الله گردد و غالبا تلف


شدن نجح و كاميابي در اثر بي صبري و منزجر شدن و گريختن از مبارزه ي حياتي است، حيات صورتي است از مبارزه، زندگاني سراسر مبارزه است، هر چه قوي باشي و رخنه بخود راه ندهي بيشتر بقاء داري، سنگ حوادث اگر چه ترا آزرده كند از كاميابي باز نمي گيرد؛ مادامي كه مثل تير بطرف هدف روان باشي و رو گردان نباشي كاميابي براي كسي است كه عجز نفهمد، زاده ي تصميمي است كه مانند سهم به نشان روانه باشد، اين گونه رجال اعضاء حسين يا دربان حسين اند، يعني در هر زمان باشند و بهر نحو كشته شوند در دفتري نام آنان را مي جوئي كه سر آن دفتر نام حسين است.


و من وصية له (ع) لما ضربه ابن ملجم

و ما فجأني من الموت وارد كرهته و لا طالع انكرته و ما كنت الا كقارب ورد [1] او طالب وجد و ما عندالله خير للابرار. (نهج البلاغه)


پاورقي

[1] القارب طالب الماء ليلا کما قال الخليل و لا يقال لطالبه نهارا.