بازگشت

علي به زبان سعد سخنراني مي كند


شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد.

سعد براي قرائت خطبه ي انبار انتخاب مي شود:

محمد بن ابراهيم ثقفي گويد: تاراج گران شام شهرستان انبار را از نزديك كوفه غارت كردند. علي بفراز منبر رفت و فرمود: اي مردم! غارتگران به حمله ي ناگهاني انبار را غافلگير كرده و در شبيخون برادر شما حسان بكري (والي علي بوده) را كشته اند. شما كاري كنيد كه طمع عراق از دماغ شاميان بيرون رود.

كوفيان جنبشي نكردند. امام بزير آمد و پياده و خشم آلوده به راه نخيله براه افتاد تا در نخيله سران كوفه او را متقاعد كردند كه


خود كار را تعقيب كنند و سعيد بن قيس همداني با هشت هزار تن به تعقيب سپاه شام رفتند و علي (ع) را پژمرده به منزل برگرداندند علي (ع) بين انتظار و افسردگي بود تا سعيد بن قيس از ادراك دشمن مأيوس شده برگشت همين كه وارد شد علي (ع) بيمار و ناتوان بود توانائي سخنراني نداشت با اين وصف مردم را براي استماع سخن خواندند در مسجد ازدحامي شد علي (ع) همين سعد مولاي خويش را پيش خواند و رونوشت خطابه را به او رد كرد و او را امر داد كه بگوش مردم قرائت كند.

البته چنين كار بشخص معتمد موجه محول مي شود.

و خودش با همراهاني از خاندانش در سده مسجد بنشستند فرزندانش حسن و حسين و نيز عبدالله بن جعفر به پيرامونش بودند پس سعد بپا ايستاده رو به مردم كرد و به سخن پرداخت و خطبه را خواند؛ سر آغاز خطبه اين بود: اما بعد. فان الجهاد باب من ابواب الجنة - الخ.

سعد مخصوصا جائي ايستاده بود كه علي صداي او و جواب مردم را بشنود.

در كتاب نهج البلاغه و جنگ ما - شرح اين خطبه و تفصيل ماجرا را باز جوئيد.