حر پس از تقاضاي نماز
«ابومخنف» از محمد بن قيس بازگو كرده گويد: همينكه
حبيب كشته شد حر پياده به جنگ پرداخت و همي گفت:
1- آليت لا اقتل حتي اقتلا
و لن اصاب اليوم الا مقبلا
2- اضربهم بالسيف ضربا مفصلا
لا ناكلا فيهم و لا مهللا
ترجمه:
1- بر آن سرم كه كشته نشوم تا كشتار نكنم و امروز صدمه ي نخورم مگر از جانب جلو (يعني به هيچ وجه رو گردان نباشم)
2- شمشيري مي زنم كه بند از بند را جدا كنم. اين مردم را سزاوار كشتن مي دانم نه از ريختن خونشان نكولي دارم و نه هراسي و بيمي مي فهمم.
معلوم است كشته شدن حبيب جوشي بر سرها افزوده بود و چون بر سر نماز و مهلت خواستن براي اداء فريضه شده بود بر غيرت اين غيرتمندان دين و تعصب از آئين بيشتر از پيش هيجان آورد بر اثر گفتگوي نماز و استمهال، حصين بن تميم حمله كرده بود لذا اين مردان رشيد براي دفاع از دين و حمايت از شرف نماز بسي به شدت نبرد مي كردند.