بازگشت

طليعه ي كوفه در برابر امام


علامة «هبة الدين» گويد: [1] ابن زياد پس از آن كه توانست جنبش حسيني را در حوزه ي داخلي كوفه متوقف كند و بقوه ي وعده و تهديد و زندان و تبعيد درندگي و هتاكي و اعمال مخوفات و تقديم موظفات و استعمال آهن تيز و پرداخت نقدينه عمده و بشيز و ممزوج كردن مرعبات ضرب با سكه و ضرب داخله را بسود خود تأمين كرد [2] و حتي از قلوب هم هواي خير و شورش براي آن بيرون رفت هواخواهان حقيقت را از خون گرمي انداخت به اندازه اي كه از داخله كوفه اطمينان حاصل كرده و كاملا خاطرش تأمين يافت.

متوجه به خارج كوفه شده و همينكه خبر گرفت كه حسين از ذات عرق گذشته و وارد خاك عراق شده با تمام وسائل فعاليت خود را متوجه به دروازه ي عراق يعني «شهر قادسيه» نموده و آن جا را تمركز قواه داده و به ضد حسين (ع) سنگر بندي نمود و به استحكامات پرداخت.

نيروئي را تحت فرمان حصين بن تميم «رئيس نظميه عبيدالله در كوفه» در قادسيه و اطراف آن پخش كرده جاده ها را سانسور كرد و راه آمد و رفت را بر واردين و عابر بن حجاز قطع كرده براي تأمين


شورش ضواحي «حوزه هاي اطراف» تمام نواحي را حكومت نظامي كرد.

و مواصلات بين كوفه و شام يعني خطوط ارتباطي خود را با مركز خود «شام و سرحدات شام» كه تسليم قواي بني اميه است محفوظ داشته و رابطه را توسعه داد.

فرمان داد كه خطوط طرق بين شهر قادسيه تا واقصه و تا بصره گرفته شود و نگذارند كسي داخل زنجير گردد و نه خارج، و ناحيه قادسيه را نظامي كرده حوزه كوفه را به خط نظامي به شكل قوسي محصور كرد دائره ي اين كمربند از جذعان «خفان» شروع شد تا بقطقطانيه از ناحيه ي شمال ختم مي شد.

حصين با سپاه خود در آن جا وارد شده آن جا را حصار نظامي قرار داد؛ سپس بخشهائي از قشون خود را به سوي منازل بين راه حجاز و چاه ها و بركه ها و چشمه هاي «بر» بهر سو بخش كرد چه آن كه كاروان ها هر چند بخواهند از راه هاي متعارف مسير را منحرف كنند ناچارند بر چاه ها و بركه ها و چشمه ها فرود آيند تا رفع خستگي كنند و مركب ها را آب دهند.

و از جمله ي دسته هاي سپاهي كه بحراست «بر» فرستاده بوده حر بن يزيد رياحي بود كه با كاروان حسين (ع) بعد از وصول بشراف و حركت از آن ملاقات كردند.

و معلوم شد كه اين سر نيزه ها طليعه ي حوزه ي مسلحي است و فرماندهي كل اموي آن را براي حفاظت صحراء (بر) فرستاده كه هر جا به حسين برسند راه را بر او ببندند و دستن از او بر ندارند تا او را به نزديكترين مركز حكومتي تحويل دهندء تا همين كه اطمينان به مسالمت و مبايعت او حاصل شد او را بر ابن زياد وارد نمايند.


پاورقي

[1] معالي علامه شهرستاني (هبة الدين) دام ظله به نام نهضة الحسين کتابي دارد بسي گرانبها در «ص 77 - 71» جبهه‏ي مقابل را با اختصارش نيکو بيان فرموده. اين کتاب با اختصارش در اين موضوع بي‏نظير است همچنانکه وجود ايشان و آثار ديگرشان.

[2] بجلد سوم (ص 4 -3) رجوع نمائيد.