بازگشت

كناسه ي كوفه


كناسه در ابتداء بنام كناسه ي اسد ناميده مي شد، سپس محله اي يا بگو بازاري يا بگو محطه ي تجارتي «محطه كبري» براي عرب شد. كناسه در كوفه مانند «مربد» در بصره است و موقع آن در مدخل غربي كوفه بوده در اين محل مشاغل تجارتي با بلاد عربي تمركز داشت، و موضعي بود براي باربري چه بارها در آن فرود ميآمد و از آن بار مي شد، و صادر و وارد آن بي حد بود.

در يكناحيه از نواحي كناسه بازارهاي «براذين» بود و در آن جا معاملات چهار پايان از قبيل قاطر و حمار و ابل خريد و فروش مي شد و بردگان در آن جا فروش مي رفت.

در كناسه محلي براي دار زدن بوده و جثمان زيد شهيد در آن چهار سال بدار آويخته بود.

مستشرق گويد بايد موقع امروز كناسه بين مسجد سهله و مسجد كوفه باشد چه كه ساختماني بين مسجد سهيل (سهله) و نزديك به آن و بين مسجد كوفه هست كه مردم بدان جا متوجه اند و به اسم «زيدبن علي» معروف است و معتقدند آن جا بوده كه جسد به دار آويخته شده «براقي» گويد اين سخن از مستشرق بسيار غربي است زيرا ما بنائي بين مسجد كوفه و سهله كه مردم بدان متوجه بوده و به نام «زيد بن علي» باشد ياد نداريم تا معتقد شويم كه محل دار آويختن «زيد» باشد بنائي كه در آن حدود هست، مسجد زيد بن صوحان، يار دمساز اميرالمؤمنين (ع) است در آن جا مردم مي روند و وظائف شرعي كه دارند به جا مي آورند «ياقوت حموي» در معجم بيش از اين نمي گويد كه كناسه (يا ضم) يوسف بن عمر ثقفي در آن محل زيد بن علي (ع) را كشته به دار آويخت.


در كتاب زيد شهيد ص 153، علامه سيد عبد الرزاق گويد كناسه با معروفيتش مجهول است ما از قرائن چيزي به دست نياورده ايم جز آن چه در كتاب «فلك النجاة» علامه سيد مهدي قزويني (ق) گويد: مشهد معروف به نام زيد كه به زيارتش مي روند و تبرك مي جويند همان محل دار و احراق است.

سيد باسعه ي علم و اطلاع آن را ارسال مسلم گرفته.

و بقرائن هم بايد همين مشهد كه در شرقي ذي الكفل است در محل كناسه واقع باشد. و اين موضع نزديك است به نخيله كه در كلام ابن نما عباسيه و امروز عباسيات ناميده مي شود نخيله باب كوفه به خارج و به سوي شام و مدائن و كربلا بوده و چون منظورشان از آويختن به دار ارهاب و تهديد مردم بوده، به قاعده بايد در محل اجتماعات انبوه و آمد و رفت عموم مردم باشد تا قوه و شدت سلطان را نيكو ممثل دارد.

از اين ميدان، مجتمع عظيم لشكر اميرالمؤمنين (ع) سان داده بصفين رفت و حسن بن علي (ع) نيز هنگامي كه به سوي معاويه رفت و ابن زياد نيز هنگامي كه لشكرها را بسيج كرده به جنگ حسين عليه السلام روانه داشت از اين جا بوده.

بنابراين مناسب مي آيد، كه صلب در موضع عمومي يا نزديك آن باشد تا غرض منظور از ارهاب و ارائه غلبه و قوه حكومت نيك تامين شود و اين اعتبار سخن سيد را تأييد مي كند.

و تحديد موضعي كه قبل از نبش و اخراج در آن جا دفن بوده بعهده ي تاريخ باقي ماند.