بازگشت

گزارش سلمان و حذيفه


طبري از پنج تن روات خود بازگو كرده كه گويند: همينكه سلمان و حذيفه برگشتند و قضايا را راجع به كوفه بسعد گفتند و نامه عمر هم راجع به گزارشي كه اين دو تن داده اند از مدينه رسيد، سعد بقعقاع ابن عمرو نوشت كه براي جانشين خود در جلولاء قباذ را با كساني ديگر از حمراء كه به همراه او هستند بگذار و خود بيا - او نيز چنين كرد خود آمد و با سپاه خود بر سعد وارد شد.

سعد به عبدالله بن معتم نيز نوشت كه براي جانشين خود در موصل مسلم بن عبدالله را بگذار (گويد وي در روز قاسديه اسير شده بود) وي را با اساوره اي كه اسلام را پذيرفته اند و كساني از آنان كه با شما هستند به آن جا گمارده و خود بيا. او نيز با سپاه خود وارد شد از آن پس


در محرم سال (17) سعد مردم را از مدائن كوچانيده بكوفه منزل داده لشكرگاه ساخت.

و بين واقعه ي مدائن و نزول به كوفه يك سال و دو ماه بود و بين قيام عمر به خلافت و تخطيط كوفه سه سال و هشت ماه بود خطه بندي كوفه در سال چهار از فرمانروائي عمر در محرم سال 17 تاريخ بود در محرم اين سال پيش از آنكه كوچ كنند عطاياي مرسومي خود را در مدائن گرفتند و در بهر سير در محرم سال 16.

و اهل بصره پس از آن كه سه مرتبه قبل از آن در آن جا نزول كرده بودند و هر سه دفعه هم باز كوچ كرده بودند مجددا در منزلگاه بصره كنوني قرار گرفتند و در ماه واحد به اين استقراري كه تا امروز هم هستند بقيه استقرار يافتند.

گويند: به سعد در كوفه و بعتبة بن غزوان در بصره نوشت كه مردم را در هنگام ربيع در سرزمين هاي خوش آب و هوا بتربيع ببرد و امر داد كه كمك خرج آنها را در بهاران از هر سال و عطاياي آنها را در محرم هر سال وقتي آنها را هنگام طلوع شعري كه هنگام رسيدن غلات باشد هر سال بدهد.

پيش از نزول به كوفه دو عطاء گرفتند.