بازگشت

واضح ترك مولي حرث مذحجي سلماني


اين واضح؛ غلامي است تركي نژاد، شجاع؛ قاري؛ و از حرث


سلماني پدر جناده بود و به همراهي جنادة ابن حرث به كربلا آمد (صاحب الحدائق الورديه چنين ذكر كرده).

ابصار مي گويد: آن چه من گمان مي كنم اين است كه اين واضح همانست كه ارباب مقاتل ذكر كرده اند كه روز عاشورا به مبارزه بسمت دشمن بيرون آمد و پاي پياده به جنگ شروع كرد دست به شمشير همي مي زد و همي مي گفت:



البحر من ضربي و طعني يصطلي

والجو من عثير نقعي يمتلي



اذا حسامي في يميني ينجلي

ينشق قلب الحاسد المبجل



1- دريا از آتش شمشير من و سر نيزه ي من گرم و فروزان خواهد شد و فضا از غبار من آكنده و پر خواهد شد.

2- هر گاه تيغ در كف دست من عريان و آشكار شود قلب حسود هر چند بزرگش بدانند خواهد شكافت.

گفته اند وقتي بزمين افتاد استغاثه كرد كه بيا، يعني امام (ع) را براي فرياد رسي صدا كرد.



اي آرزوي جان نظري كن به حال من

زان پيشتر كه جان دهم از آرزوي تو



ديگران در آن هنگامه ي پراغتشاش سختي حال حسين را ملاحظه مي كردند و او را صدا نمي زدند و بفراق او در دم جان دادن مي ساختند ولي اين ساده لوح ارادتمند صدا زد.

حسين (ع) خود را مانند شاهباز به بالاي سرش رسانيد و در


آغوشش كشيد و دست به گردنش كرد او جان مي داد و همي گفت: كي مثل من است؟ كه پسر رسول خدا (ص) صورتش را برخسارم نهاده باشد و جان داد.