بازگشت

مجمع گزارشي از كوفه ميدهد


امام؛ خبر مردم چيست؟ پشت سر چه سانست؟ بمن خبر دهيد مجمع ابن عبدالله كه يكي از آن چهار تني بود كه خود را حسين (ع)


رسانيدند: خبر كوفه و وضع ناپسند اهالي كوفه را بدين قرار شرح داده گفت [1] .

اما اشراف مردم رشوه ي آنان سترگ و غراره و جواله ي آنان پر شد براي آن كه به اين رشوه هاي گران از آنان دلجوئي نموده باشند و دوستي و داد آنان را رو به خود كرده باشند، كه مشفقانه و با دلسوزي از روي صميميت بكوشند، بنابراين همگي آنان براي برابري تو و كينه جوئي و ظلم و عدوان پشتيبان هم و يكدل و يك دستند، و اما مردم پائين تر دل آنان هواخواه تو است وليكن دست نه، شمشيرشان فردا به جان تو كشيده خواهد شد.

امام (ع) باز پرسيدش آيا از فرستاده ي من كه به سوي شما فرستاده ام خبري داريد؟ مجمع گفت او كي بود؟ فرمود: قيس ابن مسهر صيداوي گفت: حصين ابن تميم او را گرفت.


پاورقي

[1] فقال: اما اشراف الناس عظمت رشوتهم و ملأت غرائرهم يستمال بذلک و دهم و تستخلص به نصيحتهم؛ فهم الب واحد عليک و اما ساير الناس بعد؛ فأن افئدتهم تهوي اليک و سيوفهم غدا مشورة عليک.