بازگشت

به فداكاران حسين بنگريد كه در دم مرگ نماز ميان دو لب آنان است


پس حسين (ع) سر خويشرا به آسمان بلند كرده و به آفتاب نظري كرد فرمود: از نماز ياد كردي و ياد آوردي؟ خدا تو را از نماز گزاران و از ياد آوران و ياد داران قرار دهد، آري اكنون اول وقت آنست، بعد فرمود:از اينان بخواهيد كه از ما دست بردارند تا نماز بگذاريم، پس از آن خواهش كردند و مهلت نماز خواستند، حصين بن تميم بي ادبي كرد و گفت: نماز از شما قبول نخواهد شد، ياران حسين (ع) اين بي ادبي را پاسخ سخت دادند، بر سر اين گفتگو جنگ سختي شد


كه حبيب شهيد گشت بلكه حر رياحي هم شهيد شد و بعد نماز را گذاردند اما به نوبت كه نيم آنان نماز مي خواندند و نيمي به جنگ پرداختند.