از استقبال كننده گان يكي عمرو بن كعب ابوثمامه صائدي همداني است. [1] .

ابوثمامه تابعي، از سواران عرب، از سران با ابروي شيعه است از آن اصحاب اميرالمؤمنين (ع) است كه به همراه وي در لشكر كشي هائي كه علي (ع) خود حضور داشته «جمل و صفين و نهروان» مي بود، نصر ابن مزاحم منقري گويد: وي به همراه اميرالمؤمنين (ع) در صفين حاضر بود، سپس بعد از اميرالمؤمنين (ع) در اصحاب امام حسن (ع)


وارد بود تا حسن (ع) وفات كرد، سپس او در كوفه باقي ماند تا مرگ معاويه رسيد از 40 تا 60 طبري گويد بعد از مرگ معاويه وي با جماعتي از شيعه اجتماع فراهم نمود و در خانه سليمان بن صرد نامه ي به حسين (ع) نوشت و به مكه فرستاد با حسين (ع) مكاتبات داشت، ارشاد مفيد گويد وقتي كه مسلم ابن عقيل رو به كوفه آمد به همراه او ابوثمامه قيام كرده به امر مسلم به كارهائي پرداخت، امواليكه براي بسيج لشگر بعنوان خيريه گرد آوري مي شد به امر مسلم او از شيعيان تحويل مي گرفت، با آن، اسلحه خريداري مي كرد، چون او در اين كار بينا بود، جزري گويد: وقتي كه عبيدالله زياد داخل كوفه شد، در آن نهضتي كه شيعه بر عليه ابن زياد كردند، مسلم ابن عقيل ابوثمامه را در جمله ي سركردها بسركردگي يك ربع از ارباع كوفه [2] به سمت ابن زياد روانه كرد، پرچمي بنام وي براي او بفرماندهي ربع تميم و همدان بسمت، عبيدالله را در قصرش محاصره كردند و هنگامه اي شد، ابوثمامه در جانفشاني پايدار بود، مردم از پيرامون مسلم پراكنده شدند و او را دست تنها گذاشتند ابوثمامه به ناچار نزد قبيله خويش پنهان شد، ابن زياد در جستجوي او به شدت اصرار ورزيد، بناچار از كوفه به سوي حسين (ع) بيرون شد و نافع ابن هلال جملي به همراه وي بود، در بين راه با حسين (ع)


ملاقات كردند و به همراهش به كربلا آمدند، ما چون ديديم اسب نافع را كه از عقب سر آوردند آورنده اش دچار كشمكش حر رياحي شد، تشخيص داديم كه خود نافع و به ناچار ابوثمامه نيز پيش از رسيدن حر رسيده بودند.