زهير و احضار امام و تصديق تبليغات او كه به منزله ي صحه ي ملوكانه است
راوي مي گويد: پس از اين كه سخن به اينجا رسيد، كسي از پشت سر صدايش زد كه اي زهير حضرت ابوعبدالله (ع) مي گويد البته برگرد رو به ما بيا، دعوت و سخن تو كم و كسري نداشت، اگر مؤمن
آل فرعون قوم خود را نصيحت نمود و دعوت خود را ابلاغ كرد به جانم سوگند تو هم به اين قوم نصيحت كردي و ابلاغ نمودي و رساندي: اگر نصح و ابلاغ نفعي داشت.
پس از اين پيام و احضار زهير برگشت، و رو به آنها رفت.