بازگشت

زهير و خطابه ي دفاعيه در آن هنگامه ي پر هياهو


قبلا بگوئيم موقعيت خطيب و خطابه در سخن راني تفاوت مي كند بعضي موقعيت ها براي خطابه منافي است و كار سخنراني را بر خطيب مشكل مي دارد از اين رو براي خطابه (اطاق هاي صدا رسان مي سازند كه هر گاه سطح ديوار يا سقف كه صدا به آن مي خورد و از آن جا به قاعده ي كلي انعكاس


برمي گردد نزديك با صاحب آواز باشد. آوازي كه از او برمي گردد به صوت اصلي ضميمه و متحد مي شود. و او را قوت مي دهد، و سخن بهتر شنيده مي شود اين آواز برگشته را (واتاب) و به عربي (دوي) مي نامند و از مثال هائي كه براي آن مي زنند آنست كه كسي كه در ميان خانه گفتگو مي كند صوت او شديدتر و سخن و گفتار او واضح تر است از آن كه در بيرون گفتگو كند زيرا ديوارهاي خانه آواز او را به او برمي گرداند و در هنگام خوردن منعكس مي كند و به آوازي كه مي بايد در گوش شنونده داخل شود ضميمه مي كند و بعد از اتحاد آن را قوت مي دهد نهايت در صورتي كه فاصله بين آواز و سطح انعكاس بيش از 113 متر نباشد و گرنه واتاب صدا جدا و ممتاز خواهد شد و آن كلمه دو مرتبه يا بيشتر به گوش شنونده خواهد برگشت. و نيز كسي كه در خانه ي تهي راه برود براي صداي پاي او و اگر در حمام سخن بگويد براي سخن او از جهت اين واتاب آواز او رساتر و صداي او شديدتر خواهد بود و نيز كسي كه گوش خود را به دهانه بوق بگذارد و اتاب آوازها را خواهد شنيد زيرا بوق آوازهاي متفرقه اي را كه در هوا پراكنده است جمع آوري مي كند و آنها را منعكس مي دارد و نيز در داخل خانه هاي مفروش كه از ساكنين و از اثاثيه پر است چون سطح قابل واتاب ندارد آواز براي نداشتن واتاب و عدم تقويت آن، ضعيف خواهد بود، خلاصه ي سخن آن كه اطاق هائي مي سازند كه در برگشتن آواز بگوينده كمك كند، و هر چه اطراف مجمع بيشتر باز باشد كار خطابه مشكلتر است و جمع آوري انجمن سخت خواهد بود تا برسد به بيابان كه اطرف مجمع از شش جهت باز است، اين طور انجمن كه در آن هامون براي سخنراني زهير فراهم بود به كلي با خطابه منافات


داشت زيرا هر گاه بيابان بي پايان در جلو، اطراف مجمع به كلي باز باشد صداي خطيب پرتاب مي شود به چند جهت، ضعف پيدا مي كند بشنونده نمي رسد بالاخره خطيب عاجز مي شود، باز از منافيات خطابه هر نق تقي است كه با صداي خطيب آميخته شود و شنونده و گوينده را از جمعيت خاطر بياندازد، اين گونه منافي نيز خطابه را مشكل مي كند و تق تق انبوه لشكر به كلي با خطابه منافات دارد زيرا صداي مردان و اسبان و لجام و پس و پيش رفتن قدم ها با هم آميخته جنجالي فراهم مي كند، و نيز از منافات خطابه اين است كه شنونده با نظر بدبيني به سخن گوش دهد، حسن استماع بگوينده كمك مي كند و به عكس سوء نظر و رد عقيده گوينده دست و پاي خطيب را گم مي كند، بويژه مداخله ارازل و اوباش كه محفل را بهوچي گري مشوش كنند و راه خطيب را درهم و برهم كنند.

اين منافات خطابه تماما در بامداد عاشورا براي سخن راني زهير فراهم بود و با اين حال از قدرت نفس خطيب و قوت بيان زهير جبهه ي مجلس خطابه را به خود گرفت در برابر اين ناطق نيرومند جبهه ي جنگ با آن جو غوغا و ضوضاء از هياهو افتاد.

زهير پشت زين اسب را مانند كرسي خطابه خود قرار داده، اسب آرام است، تو گوئي براي اين كار او را ساخته اند خطيب از قلت خود و كثرت دشمن خود را نباخته و هراسان نيست.

استيلاي روح پر نيروي او بر جمله ي آن حمله آن خطه ي دفاع شگفت را بر او آسان كرد، دفاع زهير خط سير بس شگفت آوري داشت، خط سيرش اين بود كه


با بيان توانا.

(اً) نخست بصلاح انديشي كوشيده خود را به خير خواهي و صلاح انديشي معرفي مي كند ديگر براي آن كه مردم از مغلطه بيرون آيند متغلب را يعني زياد و عبيدالله زياد را پيش مي كشد و چنانه شرط تنفير است بديهاي آنان را يك به يك هويدا و آشكارا كرده مي نماياند و به اين بهانه راه پيدا مي كند كه مردم را به هم قدمي خود و پيوستن به امام خويش و برگشتن بروي عبيدالله دعوت مي كند، اين دعوت بخير از طرف زهير در طليعه جنگ باآن مهلت گرفتن ديشب كه لشگر انتظار داشتند و گمان كردند كه حسين (ع) از نيت خود مي گذرد و به بيعت تن در مي دهد ابراز وجودي است با نهايت مقاومت و قدرت و آگهي از استحكام رأي خود و زعميش و سستي ناپذيري از عزم آهنين فرمانده بزرگش حسين (ع) و ديگر زهير بعد از فرود آوردن سخن از اين مقام و گذشتن از اين خيال و اين آرزوي بلند محضا بدفاع مي پردازد و مردم را معقولانه به خودداري از اين كار بدفرجام مي خواند و ديگر، بعد از جنجال اراذل و اوباش سفارش رويه مي كند كه در كار بزرگ تامل زياد و فكر بسيار لازمست، و در خاتمه ي سخن پايان آن اقدام ننگين و عمل زشت و پر وخامت و خجلت آور را به آنان خاطر نشان مي كند.

ما نص آن خطابه را در زير ذكر مي كنيم خواهيد ديد كه در فكر آرام شما انقلاب و تلاطمي ايجاد مي كند، و به همين قياس تصديق مي كنيد كه توانست آن تراكم و غوغا را موقتا تحت تاثير خود گيرد.