بازگشت

جدش نويد مي دهد


و از نقشه ي كار و روش جدش محمد (ص) و پيش آمدهاي 13 ساله او در اين مكه و شدتها و آواره گي هاي خودش بطرف طائف و همراهانش به طرف حبشه و گشايشي كه بعد از آن سختي ها از بيرون آمدن مكه و آمدن به مدينه برايش پيش آمد نويدهائي مي شيند، از سوابق اول اسلام، و روش پدرش علي (ع) و جنگ هاي صفين هم زمزمه و آوازهائي به گوشش بود،

حسين (ع) چهارده ماه كه در مكه بود چه مي شنيد؟ و چه مي ديد؟ پاسخ اين پرسش سهل نيست، ولي اجمالا جمله ي اين آوازها را حسين (ع) مي گرفت وبه دو لب مملو از حكمت به عالم پس مي داد و پياپي فرمانهاي الهي براي نظم جامعه بشر و اجراء نظامنامه الهي در جامعه انساني به او مي رسيد و مانعي از اجراء اين فرمانهاي پياپي نمي ديد، و حيات و حب حيات را هم بعد از رسيدگي به وضع عمر بشر و خاتمه ي آن مانع نمي دانست بلكه پايان پذيري عمر بشر را مؤيد اين مدعا مي ديد.


عمر را ترجمه مي كرد و اسراري كه از موت و حيات و از خلقت شگفت آميز بشر مي شنيد بر ترجمه آن اسرار پيشين مي افزود، اين اسرار نيز او را تشويق مي كرد و به فداكاري دعوت مي نمود او را در راه رسيدن به اسلافش، محمد (ص) و ابراهيم (ع) و اسماعيل (ع)، و علي (ع) جعفر (ع) حمزه (ع) شيدا مي كرد براي ترجمه ي اين آوازها به ويژه آخرين كه اسرار وجود بشر و رمز موت و حيات باشد آن خطابه آتشين را خواند كه خط الموت، 1- و آن فرمانهاي پياپي را كه مي رسيد و از ناحيه ي آسمان و زمين در آن منطقه استوائي مانند نسيم حيات بخش مي وزيد و از شش جهت بهم آميخته به گوش شنونده مي ريخت عملا اجرا كرد. و براي اجراء آن آن خطبه ي آتشين را خواند و بامدادان كوچ كرد.

آن خطبه و مطالب و مشتملات آن را پيش از قضيه ي كربلا پيش گوئي نمي دانستند و خبر از غيبش نمي پنداشتند شايد آن را محض حماسه و خطابه شور آميزي مي پنداشتند تا بعد كه قضيه واقع شد، آشكار شد كه آن سخنان پيش گوئي بوده ولي مانعي ندارد كه آن را حماسه دانسته باشند ما اين خطبه را به لحن حماسه اش تفسير مي كنيم:

و در هشت قسمت مقاصد آن امام شهيد (ع) را خواهيم ديد: [1] .



پاورقي

[1] فقال الحمد لله و ماشاءالله و لا قوة الا بالله، خط الموت علي ولد آدم مخط القلادة علي جيد الفتاة و ما اولهني الي اسلافي اشتياق يعقوب الي يوسف و خير لي مصرع انا لا قيه فکاني باوصالي تتقطعها عسلان الفلوات بين النوايس و کربلاء فيأملان مني اکراشا جوفا و اجربة سغبا لا محيص عن يوم خط بالقلم، رضي الله رضانا اهل البيت نصيبر علي بلائه و يوفينا اجور الصابرين، لن تشذ عن رسول‏الله لحمته و هي مجموعة له في حظيرة القدس تقربهم عينه و تنجزبهم و عده فمن کان باذلا فينا مهجته و موطنا علي لقاء الله نفسه فليرحل غدا فأنا راحلون مصبحين انشاءالله.