بازگشت

برير بن خضير همداني


كامل ابن اثير برير را بر وزن تصغير بضم باء موحده و راء مفتوحه و ياء ساكن و راء آخر، و همچنين خضير با خاء معجمه و ضاد معجمه ضبط كرده.

برير همداني مشرقي است، بنو مشرق قبيله اي اند از همدان سماوي مي گويد: اين برير شيخ يعني رئيس قبيله و معظم و محترم بود از تابعين است يعني اصحاب رسول خدا (ص) را درك كرده، پارساء و قاري قرآن و قرائت آموز بود. وي از مشايخ قراء است. و از اصحاب اميرالمؤمنين (ع) و از اشراف اهل كوفه و از همدانيان است. اين معظم خال ابواسحق همداني سبيعي است. [1] .



پاورقي

[1] سبيع. تصغير سبع بطني است از همدان. ملا خليل قزويني در شرح اصول کافي و علامه در ايضاح الاشتباه گفته‏اند برير خال ابواسحق سبيعي است.

ابواسحاق سبيعي عمر بن سعيد يا عمرو بن سعيد بن علي همداني سبيعي کوفي تابعي است، در رجال ابوعلي از کتاب اختصاص و از مجمع البحرين در ماده‏ي عمر ذکر کرده که محمد بن جعفر مؤدب روايت کرده که ابواسحق را نام عمرو بن عبدالله سبيعي است.وي داراي کتاب قضايا و احکام است که آن را از علي بن ابي‏طالب و از حسن بن علي ع روايت مي‏کند کتاب او نزد اصحاب از اصول معتبره است اين بزرگ چهل سال با وضوء عشاء نماز صبح را مي‏خواند، قرآن را در يک شب ختم مي‏کرد در زمان او عابدتر از او، و در حديث موثق‏تر از او نزد خاص و عام کسي نبود، وي از ثقاة علي بن الحسين است. در آن شبي که علي (ع) جهان فاني را بدرود گفته بدنيا آمده بنود سالگي رسيد وي از همدان است. به عقيده‏ي ما اين که شب تولدش شب قبض روح اميرالمؤمنين (ع) باشد به نظر صحيح نمي‏آيد زيرا حسين بن هاشم از ابوعثمان دوري از ابواسحق سبيعي روايت مي‏کند که روز جمعه بود من به گردن پدرم سوار بودم و اميرالمؤمنين (ع) در مسجد خطبه‏ي مي‏خواند و در آن حال با آستين خود را باد مي‏زد گفتم بابا آيا اميرالمؤمينين (ع) از گرما صدمه‏اي احساس مي‏کند گفت نه به سرما و گرما صدمه‏اي توجهي ندارد وليکن پيرهن خود را شسته هنوز تر است و غير از آن هم ندارد براي اين به آستين باد ميزند يعني مي‏خواهد او را بخشگاند. و نيز از ابراهيم بن ميمون از علي بن عابس از ابي‏اسحق سبيعي رسيده که گفت پدرم که مرا بلند کرد من علي را ديدم که موي سر و صورت سفيد و ما بين دو شانه پهن و گشاده بود. به هر حال از اين ابي‏اسحق روايت شده که دو زن در هنگام قسمت پيش علي (ع) آمدند يکي از آنان عرب و آن ديگر از موالي بود بهر کدام 20 درهم و يک خروار طعام داد زن عرب گفت يا اميرالمؤمنين زني هستم از عرب و اين زني است از عجم علي (ع) فرمود بحق خدا من براي اولاد اسمعيل در اين وجوهات زيادي بر اولاد اسحق نمي‏بينم.