بازگشت

چكيده و نتيجه


خلاصه آنچه بيان داشتيم در چند نكته چنين است:

1. تحولات پيش آمده پس از رحلت رسول اكرم (ص) به ويژه درعصر فتوحات، زندگي كردن بي دغدغه و همراه با آسايش و آرامش را براي عربان مسلمان به ارمغان آورد و تن پروري حاصل از اين وضع مجال هرگونه قيام و اعتراض را از آنان گرفته بود.

2. تفسيرهاي ناصواب وغير صحيح از دين و سنت، از آغازين روزهاي رحلت رسول خدا (ص) فهم درست دين را براي پسينيان مشكل ساخت، از اين رو هر نوع رفتار و قانوني در جامعه گاه در نظرشان ديني و ارزشي جلوه مي كرد.

3. فضاي مسموم و تبليغاتي پيش آمده در جامعه اسلامي به ويژه پس از قتل عثمان و تقابل مسلمانان با يكديگر، بسياري را به كنج خلوت و عبادت كشانده و از صحنه هاي سياسي بيرون برده بود.

4. فشار و اختناق سياسي كه به ويژه در دوران خلافت معاويه پديدار گشت، ترس و دلهره عجيبي در توده مردم ايجاد كرد كه حتي براي گرفتن حق خويش جرأتي نداشتند.

5. جهل و ناآگاهي سياسي و اجتماعي، مسلمانان را از تشخيص مصاديق حق و باطل دچار اشتباه و خطا كرده بود و نمي دانستند به كدام يك از دو سوي جبهه روي كنند.

6. جعل حديث و اشاعه اخبار دروغين، گاه افراد را نسبت به ارزشهاي حقيقي دين دچار ترديد مي ساخت و آنان را بيش از پيش دچار سرگرداني عقيدتي و تحير مي كرد.

7. دنيا زدگي اصحاب رسول خدا (ص) به عنوان الگوهاي ديني و همراهي آنان با حكومت گران ناشايست برخي را از شناخت راه صحيح باز مي داشت.

8. بدنمايي وغير واقعي عرضه كردن حركت و خواست امام حسين (ع)، عده اي را در تصميم گيري با مشكل مواجه ساخته بود.

9. در نهايت غافلگير شدن عده اي، آنان را از ياري به موقع بازداشته و نتوانستند در اين جهت گام بردارند. همه آنچه بيان شد تنها تحليل واقعيات حاكم بر جامعه اسلامي آن روز بود كه زمينه ساز كشتار بي سابقه در تاريخ اسلام گرديد و اهل حرم رسول خدا (ص) قتل عام شدند و شماري ديگر به اسارت رفتند اما آيا آنچه واقعي بود ارزشي نيز بود؟ قطعاً چنين نبود و آنان كه به آگاهي از زمانه و تحت تأثير فضاي ايجاد شده از مسئوليت انساني خويش كناره گرفتند بي ترديد بايستي پاسخگوي ايمان خود باشند چنانكه تاريخ براي هميشه آنان را نكوهيده است.