بازگشت

محوريت فرد


زندگي قبيله اي برمحور فرد مي گشت كه به عنوان رئيس يا شيخ آن شناخته مي شد.

رئيس قبيله از طريق وراثت با داشتن چند ويژگي برگزيده مي شد و پس از آن تبعيت از او بر همگان لازم مي شد و فرد متخلف، به جريمه هاي سنگيني محكوم مي شد كه يكي از آنها طرد از قبيله بود. [1] .

در نظام قبيله اي اصل بر اطاعت و تسليم و پذيرش فرامين رئيس بود و علت اصلي سرسپردگي حفظ موقعيت قبيلگي و خون بود.


پاورقي

[1] معجم البلدان، 66:2.