بازگشت

از وقايع روز عاشورا


در روز عاشورا موقعيكه شهيد كربلا اطراف خيام را خندق حفر نمود و آتش در آن افروخته شده بود عبدالله بن جويره كه از لشكر عمر سعد بود به آقا عرضكرد بشارت ميدهم تو را بآتش حضرت فرمود ابدا من وارد ميشوم بر پروردگار آمرزنده شفيع مطاع از نزد خوب ميروم بنزد خوب تو كيستي؟ گفت


من عبدالله بن جويره آن حضرت دست برداشت و عرض كرد: اللهم جره الي النار خدايا او را بآتش بكشان عبدالله بخشم شد به آقا حمله كرد اسبش رم نمود و سركشي كرد و او را از پشت خود انداخت بطوريكه يك پايش در ركاب ماند اسب دويدن گرفت سر ومغزش به سنگ ميخورد و ران و ساق و قدمش پاره گشت و بجنهم واصل شد. [1] .


پاورقي

[1] ناسخ ج 4 چاپ جديد ص 2.