بازگشت

خداوند خبر شهادت شهيد كربلا را به رسول اسلام اعلام فرمود


در كتاب عوالم روايت مي كند: موقعيكه حسين (ع) يك ساله شد دوازده تن از فرشتگان بصورت گوناگون بر رسول خدا فرود آمدند فرمود: و يكي از آنها بصورت بشر بود و به حضرتش عرض نمودند زود باشد كه بر حسين پسر فاطمه آن ستم رسد كه از قابيل بهابيل رسيد و زود باشد كه حسين (ع) را از خداوند آن فضل و عطا بهره رسد كه هابيل را رسيد و قاتل او را آن عذاب كنند كه قابيل را عذاب كردند اينوقت هيچ فرشته ي نماند مگر آنكه حاضر شد و حضرت را تعزيت داد آن وقت رسول خدا (ص) قاتلان او را نفرين فرمود و اين چنين عرضكرد: اللهم اخذل خاذله و اقتل قاتله و لا تمتعه بما طلبه. [1] .

عايشه ميگويد: رسول خدا حسين را بر زانوي خود نشاند او را ميبوسيد جبرئيل عرضكرد: دوست داري او را؟ فرمود دوست ميدارم عرضكرد: زود باشد كه امت تو بعد از تو او را شهيد نمايند از شنيدن اين كلمه آب ديده ي رسول خدا بر روي مباركش جاري شد جبرئيل فرمود: اگر خواهي آن خاك را كه در آنجا مقتول ميشود ارائه نمايم فرمود بله پس از خاك زمين طف را برسول خدا ارائه نمود. [2] .

و نيز در عوالم نقل ميكند: فرشته باران از خداوند اجازه گرفت كه خدمت رسول خدا برسد پيغمبر به ام سلمه فرمود در را ببند و كسي نيايد در اين موقع حسين (ع) رسيد و ام سلمه نتوانست او را مانع شود جستن كرد و بدرون اطاق رفت و بر دوش رسول خدا سوار شد فرشته باران برسول خدا عرضكرد: دوست


ميداري او را؟ زود باشد كه امت تو او را بكشند و اگر بخواهي مينمايم تو را مكان شهادت او و دست انداخت و مقداري از خاك قرمز حاضر ساخت ام سلمه آن را گرفت و گوشه ي مقنعه ي خود بست و آن خاك كربلا بود. [3] .

درباره ي اعلام شهادت به پيامبران در گذشته رواياتي را ذكر كرديم مراجعه شود.


پاورقي

[1] ناسخ ج 1 ص 286.

[2] همان کتاب ص 300.

[3] ناسخ ج 1 ص 300.