بازگشت

شهيد كربلا عدالت پرور و دست گير مظلومان است


نمونه ي بارز اين خصال نيكو كه در وجود شهيد كربلا تبلور يافته، داستان همسر عبدالله سلام است.

فرهاد ميرزا اين جريان را در قمقمام بطور مشروح و مفصل آورده است ولي بمقدار نمونه و شاهد اكتفا ميكنيم و فشرده ي از آن داستان را از نظر خوانندگان مي گذرانيم:

يزيد ملعون، شهوت ران آتش شهوتش نسبت به يك زن شوهردار زن عبدالله سلام مشتعل گرديد و تحريك شد هدف نامقدسش را با پدرش كه از خود ملعون تر و كثيف تر بود در ميان نهاد بتحريك معاويه و مكر و حيله اش عبدالله ساده لوح باين اميد كه در آينده داماد خليلفه ميشود همسر خود را طلاق داد ولي كمي بعد از طلاق متوجه گرديد كه گول خورده و سرش كلاه


گذاشته اند، راه چاره نيز بسته شده بود.

معاويه ابو هريره را بخواستگاري زن مطلقه ي عبدالله فرستاد ابو هريره پيش از آنكه بخواستگاري رود ماجرا را خدمت حسين بن علي (ع) عرضكرد حضرت فرمود: آن زنرا براي من نيز خواستگاري كن، همان مقدار مهري كه يزيد مي پردازد من مي پردازم. ابو هريره براي خواستگاري نزد آن رفت و او را در جريان گذاشت آن زن با اصرار زياد از وي درخواست كرد كه نظر خودش درباره ي ازدواج با حسين (ع) و يزيد بيان كند. ابو هريره گفت: حسين سبط رسول الله است، خودم بارها ديدم رسول خدا دهان او را ميبوسيد بهتر است لب بجاي لب پيغمبر بگذاري زن نظريه ي او را پسنديد و به عقد حسين بن علي (ع) در آمد پس از گذشت زماني عبدالله با حالتي افسرده خدمت حضرت آمد و عرضكرد: امانتي نزد آن زن دارم! اگر ممكن است بگو تا بمن برگرداند حضرت موضوع را باطلاع آن زن رسانيد عرضكرد: عبدالله راست ميگويد قرار بر اين شد كه روز بعد عبدالله بيايد و شخصا امانتش را تحويل بگيرد وقتي كه آمد و امانتش را گرفت ديد خيانتي در آن نشده مقداري از آن را بآنزن داد ولي هر دو شروع كردند بگريستن حضرت كه وضع را چنين ديد عرض كرد:خدايا تو آگاهي كه هدف من از اين وصلت فقط اين بوده كه او را به شوهرش برگردانم خدايا به من اجر و مزد بده. بلافاصله آن زن را طلاق داد و وي را به حباله ي نكاح عبدالله در آورد. [1] .

گوارا باد تو را اي ابو الشهاء و اي ابو الاحرار راستي ميشود كه بشر تا اين درجه بزرگوار و پشتيبان ستم ديدگان باشد، خوشا بحال اشخاصيكه چنين پيشوائي دارند و واي بر مردميكه امامشان يزيد و معاويه و همانند اينها باشد.



پاورقي

[1] قمقام زخار ص 217.