بازگشت

صبر و شكيبايي شهيد كربلا


در مقام صبر و بردباري آن بزرگوار جاي ترديد و شبهه نيست و بس است درباره اين موضوع جمله وارده در زيارت: «و لقد عجبت من صبرك ملائكة


السماء آري صبريكه ملائكه ي آسمان را بشگفت آورد معلوم است كه چه صبري است عقل مات و متحير است يك فرد در مدت چند ساعت اصحاب باوفايش را در مقابل چشمانش آغشته بخون بيند جوانهاي نازنينش را چون ورق گل پرپر در ميدان مشاهده كند طفل شيرخوارش بروي دستش تير گلويش را بدرد نازدانه ي برادرش در كنارش دستش قطع گردد ناموس و حرم سرايش در معرض هجوم دشمن قرار گيرند تشنه كامي زبانش را مثل چوب خشك كند و جگرش در اثر تشنگي مثل نحريكه آبش خشك شده باشد شكافته گردد ناله العطش اطفالش لازال بگوشش برسد ناسزاها و جسارتهاي دشمن را مرتبا بشنود تير، خنجر، شمشير، نيزه صدها جراحت بر بدنش وارد آوردند يگانه فرزند بزرگوارش را بحالت مرض با آن وضع رقت بار به بيند مع الوصف خم بابرو نياورد و براي دفاع از دين و عقيده كالجبل الراسخ بايستد و صبر كند و بردبار باشد و شكيبا بماند آري جا دارد كه ملائكه آسمان بشگفتي در آيند و در مقابل اين رادمرد الهي تعجب نمايند هر موجودي كه ادراك اين موقف را كند متعجب ميشود. آري اي ابو الشهداء و اي شهيد كربلا اين چنين صبر نمودي كه نامور گرديد و لقب مصباح الهدي و سفينة النجاة داري صلي الله عليك و السلام عليك و رحمة الله و بركاته.

امام سجاد (ع) فرمود: موقعيكه كار بر حسين بن علي سخت شد آنهائيكه با او بودند به او نظر نمودند ديدند بر خلاف آنها است زيرا آنها هر چه كار سخت تر ميشد رنگهايشان متغير ميشد بدنهايشان ميلرزيد و دلهايشان وحشت ميكرد اما حسين و بعضي از اخصائش صورتهايشان ميدرخشيد و آرام بودند بعضي از آنها به بعضي ديگر گفتند نظر نمائيد چگونه اهميت بمرگ نميدهد حسين (ع) به آنها فرمود: صبر كنيد بزرگ زاده ها مرگ فقط پلي است كه شما را از اين ناگواريها بسوي بهشت ميبرد آن بهشت وسيع و نعمت دايم كدام يك از شما نميخواهد از زندان به كاخ برود و مرگ از براي دشمنان شما پلي است


كه آنها را از كاخ بزندان ميبرد بدرستيكه پدرم از رسول خدا روايت نمود كه آن حضرت فرمود دنيا زندان مؤمن است و باغستان كافر و مرگ پل مؤمن است بسوي بهشت و باغستان و پل كافر است بدوزخ دروغ نگفتم و بمن دروغ نگفته اند [1] .


پاورقي

[1] بحار ج 44 طبع جديد ص 297.