بازگشت

چهره شهيد كربلا نوراني بود


محدث قمي مينويسد: نور از جبين مباركش و از پائين گردن آن حضرت ساطع بود، و مردم آن حضرت را بآن نور مي شناختند. [1] .

شريف قرشي مينويسد: اسرار و رموز امامت ازچهره ي مبارك وي نمايان بود، چهره اش نوراني ترين چهره ها بود. بعضي از سيره نويسان در بيان وصف وي چنين گفته اند: سفيد روي بود، اگر در جاي تاريك مي نشست سفيد رو


و گلوي او نمايانگر وي بود بعضي گفته اند: داراي جمالي زيبا و با عظمت بود و در پيشاني و چهره اش نوري ميدرخشيد كه در شب تاريك دور و بر او را روشن ميساخت، شبيه ترين مردم به رسول خدا بود.

يكي از كسانيكه براي كشتن آن حضرت بكربلا رفته بود ميگويد: روشنائي و نور از صورت و زيبائي و هيبت او ما را از فكر كشتن وي باز ميداشت، شمشيرها و نيزهائي كه بر او زده بودند از نور و زيبائي وي نكاسته بود، چهره اش مانند ماه ميدرخشيد.

هنگاميكه سر مقدس او را نزد ابن زياد آوردند گفت: صورتي باين زيبائي نديده ام، در اين موقع انس بن مالك اظهار داشت: از همه مردم به رسول خدا اشبه است.

موقعيكه سر مقدسش را نزد يزيد كافر آوردند، از ديدن آن صورت نوراني، اختياراز كف او خارج گرديد و گفت تا كنون صورتي از اين صورت نيكوتر و زيباتر نديده ام يكي از حاضرين گفت: آري وي به رسول خدا شباهت داشت.

و ميگويد: راويان حديث اتفاق دارند كه وجود وي مظهر صفات و نمايان گر خصوصيات رسول خدا بود. در راه كربلا وقتي كه عبيدالله بن حر جعفي خدمت حضرت مشرف گرديد، عظمت وي سر تا سر وجود عبيدالله را مجذوب كرد كه گفت: تا بحال بهتر از حسين و چشم گيرتر از وي نديده ام. [2] .


پاورقي

[1] منتهي الآمال ج 1 ص 211.

[2] حياة الحسين باقر شريف قرشي ج 1 ص 36.