موسي بن عقيل بن ابي طالب
مـادرش ام البـنـيـن دخـتـر ابـوبـكـر بن كلاب عامري و يا به قولي امّ ولد (كنيز) بود. از ابـومـخـنـف نـقـل شـده كـه وي پـس از شـهـادت بـرادرش جـعـفـر بـن عقيل در برابر دشمن ايستاد [1] و چنين رجز خواند:
يا مَعْشَرَ الْكُهُوِل و الشُبّاِن
اَضْرِبُكُمْ بالسَّيْفِ و الِسّنانِ
احمي عن الفتية و النسوان
وَ عَنْ اِمامِ الاِنْسِ و الْجانِ
اَرْضي بِذاكَ خِالقْ الرَحْمنِ
سَبْحانَهْ ذُوالْمَلِكِ الدَيّانِ [2] .
اي پـيران و جوانان با شمشير و نيزه با شما مي جنگم و از دختران و زنان و امام جنّ و انس حـمـايـت مـي كـنـم، بـا اين كار رضايت خالق بخشنده را مي جويم، او پاك و منزّه و صاحب پادشاهي و حسابگر است.
آنـگـاه بـا شـمـشـير خود بر دشمن يورش برد و سي نفر از سربازان شجاع ابن سعد را كـشـت و شـماري را نيز زخمي كرد در اين هنگام عمرو بن صبيح صيداوي (صيلاوي) كه در كـمـيـن وي نـشـسـتـه بـود بـا نـيزه بر او زد و از اسب به زير افكند، سپاه ابن سعد او را مـحـاصـره كرده به شهادت رساندند. [3] از وي در منابع پيشين و زيارات ياد نشده است.
پاورقي
[1] ذخيرة الدارين، ص 162؛ وسيلة الدارين، ص 233.
[2] دخـيـرة الدارين، ص 162؛ وسيلة الدارين، ص 233 ـ 234؛ عشره کامله، ص 431.
[3] ذخيرة الدارين، و وسيلة الدارين، همانجا.