بازگشت

علي اصغر


وي فـرزنـد امـام حـسـين (ع) و از شهيدان كربلا است. [1] و مادرش رباب دختر امرءالقيس [2] مي باشد. [3] .

بـرخـي گـفـتـه انـد كـه نـام ديـگـر عـلي اصـغـر، عـبـداللّه اسـت [4] و برخي قـايـل انـد كـه عبدالله غير از علي اصغر مي باشد؛ زيرا عبدالله در جلو خيمه ها، در دامان پـدرش حـسـيـن (ع) شـهـيـد شـد ولي عـلي اصـغـر بـنـابـر نـقـلي در مـقـابـل صـف دشـمـن هـدف تـيـر قـرار گـرفـت. [5] صـاحـب ذخـيـرة الداريـن هـم نـقـل كـرده اسـت كـه عـبـدالله روز عـاشـورا بـه دنـيـا آمـد و سـاعـاتـي پس از ولادت شهيد شـد. [6] ولي در مقتل ابو مخنف آمده كه كودك شيرخوار حسين (ع) در كربلا شش ماهه بوده است. [7] .

گـونـه شـهـادت علي اصغر(ع) در تاريخ، مختلف ثبت شده است. برخي نوشته اند كه امام حسين (ع)، روز عاشورا، پس از شهادت اصحاب و يارانش، براي وداع كنار خيمه ها آمد و عـلي اصـغـر را در آغـوش داشـت و مـي بـوسـيـد كـه نـاگـهـان حـرمـلة بـن كاهل اسدي او را هدف تير قرار داد و گلويش را پاره كرد. [8] .

بـرخي ديگر گفته اند كه زينب (س) اين كودك را نزد برادر آورد تا از لشكر براي او طـلب آب كـنـد و امـام (ع) او را مـقـابـل لشـكـر بـرد و فـرمـود: اي جـمـاعـت شـمـا شـيعيان و اهل بيتم را كشته ايد و اين طفل مانده است كه او هم از تشنگي به خود مي پيچد. او را جرعه اي آب دهـيـد. در هـمـيـن حـال كـه حـسـيـن (ع) بـا آنـهـا سـخـن مـي گـفـت، نـاگـهـان مـردي طفل را هدف تير قرار داد و كشت. [9] .

امـام حـسـين (ع) پس از هدف قرار گرفتن علي اصغر، دست را زير گلوي او گرفت و چون از خـون پـر شـد آن را بـه آسـمـان پـاشـيـد [10] و فـرمـود: آنـچـه بـر مـن نـازل شـد، برايم آسان است زيرا در راه خدا است و او مي بيند. [11] برخي نيز نـوشـتـه انـد كـه فـرمـود: خـدايـا [شـهادت] اين [كودك] نزد تو،كمتر از [كشتن] ناقه صـالح [پيامبر(ع)] نيست. [12] خدايا اگر امروز فتح و نصرت خويش را از ما بـاز داشـتـه اي آن را در چـيـزي كـه بـراي مـا بـهـتـر است قرار ده. [13] در اين حـال نـدايـي از آسـمـان بـرخاست كه يا حسين! شير خوارت را واگذارم كه هم اكنون شير دهنده اي، در بهشت برايش مهيّا است. [14] .

بـرخـي از مـورخـان نـوشـتـه انـد كـه حـسـيـن (ع) قـنـداقـه غـرقـه بـه خـون طفل را به خيمه باز گرداند و به ام كلثوم سپرد. [15] .

بـرخـي ديـگـر نـقل كرده اند كه امام (ع) پس از شهادت او قبري حفر كرد و پيكرش را در پـارچـه اي پيچيد و بر آن نماز گزارد. [16] برخي نيز نوشته اند كه بدنش را آورد و كنار بدن ديگر شهدا نهاد. [17] .

در زيارت نامه امام حسين (ع) درباره علي اصغر(ع) چنين مي خوانيم:

«صَلّي اللّهُ عَلَيْكَ وَعَلَيْهِمْ وَعَلي وَلَدِكَ عَليّ الاَصْغَرِ الّذي فُجِعْتَ بِهِ» [18] .

درود خدا بر تو و بر ايشان (شهيدان) و بر فرزندت علي اصغر كه داغدار او شدي.

عـلي اصـغر را باب الحوائج نيز مي خوانند، زيرا گرچه شيرخوار بود، ولي مقامش نزد خدا والا است. [19] .


پاورقي

[1] الاقبال، ج 3، ص 71.

[2] پـسـر اصـبـغ کـلبـي کـه در زمان عمر اسلام آورد. او غير از «امرءالقيس بْنِ عابس» شاعر جاهلي است (رياحين الشريعة، شيخ ذبيح الله محلاّتي، ج 3، ص 313).

[3] فرسان الهيجاء، ج 1، ص 268.

[4] اسرار الشهادة، ج 2، ص 771.

[5] فرسان الهيجاء، ج 1، ص 272.

[6] ذخيرة الدارين، ص 161.

[7] مقتل الحسين، ابو مخنف، ص 129، نشر رضي.

[8] مقتل الحسين، خوارزمي، ج 2، ص 36، 37، انوارالهدي.

[9] الملهوف، ص 169.

[10] امـام بـاقـر(ع) فـرمـود: قطره اي از اين خون به زمين ريخته نشد (الملهوف، ص 169).

[11] الملهوف، ص 169.

[12] فرسان الهيجاء، ج 1، ص 272.

[13] مقتل الحسين، خوارزمي، ج 2، ص 37، انوارالهدي.

[14] تذکرة الخواص، ص 227.

[15] مقتل الحسين، ابو مخنف، ص 130.

[16] مقتل الحسين، خوارزمي، ج 2، ص 37، انوارالهدي.

[17] اعلام الوري، ص 243.

[18] الاقبال، ج 3، ص 71.

[19] فرهنگ عاشورا، ص 322.