بازگشت

عروه غفاري


تـنـهـا كـسـي كه وي را شهيد كربلا قلمداد كرده صاحب ينابيع المودة است كه مي نويسد: پـس از عـون بـن عـبـدالله بـن جـعـفـر، عـروه غـفـاري كـه پـيـري كـهـن سال بود و در جنگ هاي بدر و حنين و صفين شركت كرده بود به ميدان رفت. امام حسين (ع) به وي فرمود: اي پيرمرد خداوند، از تو قبول فرمايد! آنگاه عبدالله رجز زير را سرود:



قَدْ عَلمت حَقّا بنو غَفّار

وَ خَنْدَفٍ ثُمَّ بَنُو نَزّارِ



بِنُصْرَتي لِاَحْمَدِ المُخْتارِ

وَ آلِهِ السّاداتِ وَ الْاَبْرارِ



صَلِّي عَلَيْهِمْ خالِقُ الاَشْجارِ

رَبُّ البَرايا خالِقُ الاطْيارِ



فرزندان [قبيله] غفار، خندف و نيز نزار مي دانند كه من

ياري كننده احمد مختار و خاندان بزرگوار و نيكوي وي هستم.

[كه] به وجود آورنده درختان و پرندگان و آفريدگار جهان بر آنها درود مي فرستند.

و جـنـگـيـد و پـس از بـه هـلاكـت رسـاندن بيست و پنج نفر از سواران [دشمن] به شهادت رسيد. [1] .


پاورقي

[1] ينابيع المودة، ص 398 ـ 399.