بازگشت

عبدالله بن عروة غفاري


بـرخـي نـام پـدر او را ابـي عـروه (امـالي صـدوق، ص 136) و عـزوده (الكامل، ج 4، ص 72) و غزوه (آرامگاه ها، ص 236) نيز گفته اند.

عبداللّه و عبدالرحمن فرزندان عَزْرَه [عُرْوَه] از ياران امام حسين (ع) بودند. [1] جـدّ آنـهـا، حـرّاق، از اصـحـاب امـيـرالمـؤ مـنـيـن (ع) بـود؛ و در سـه جـنـگ [جـمـل، صـفـيـن و نـهـروان] با آن حضرت شركت داشت. عبداللّه و عبدالرحمن از بزرگان، شـجـاعـان و افـراد بـانـفـوذ كـوفـه بـودنـد و در كـربـلا بـه كـاروان امـام حـسـيـن (ع) پيوستند. [2] .

آن گـاه كـه يـاران امام حسين (ع) مشاهده كردند شمار دشمن زياد گرديده و قدرت دفاع از خـويـش و امـام (ع) را نـدارنـد، بـراي كـشـتـه شـدن در حضور آن حضرت پيشي مي جستند. عبداللّه و عبدالرحمن نزد امام (ع) آمدند و عرض كردند: درود بر تو، دشمن ما و شما را در مـيـان گـرفته است و ما دوست داريم در پيش روي شما كشته شويم و دشمن را از شما باز داريم و از شما دفاع كنيم. حضرت (ع) فرمود: آفرين بر شما نزديك شويد. آن دو به امام (ع) نزديك شدند و در كنارش به جنگ پرداختند و يكي از آن دو چنين رجز مي خواند:



قَدْ عَلِمْتْ حَقّا بَنُو غَفّارِ

وَخِنْدِفٌ بَعْدَ بَني نَزارِ



لَنَصْرِ بَنَّ مَعْشَرَ الفُّجار

بِكُلِّ غَضْبٍ صارمَ بِتّار



يا قَوْمُ ذودوا عَنْ بني الاَحْرارِ

بالمَشْرَفِيَّ والقَنَا الخَطّارِ [3] .



[قـبـيـله هـاي] غـفـار و خـندف و نيز بني نزار به حق مي دانند كه ما با شمشير برّان بر گروه بدكاران ضربه مي زنيم. اي قوم! با شمشير و نيزه از فرزندان آزادگان دفاع كنيد.

نـقـل اسـت كـه آن دو بـرادر هـنـگـام آمـدن نـزد امـام (ع) گـريـان بـودنـد. حضرت پرسيد: برادرزادگانم سبب گريه شما چيست؟ به خدا آرزو دارم كه ساعتي ديگر ديده هاي شما [بـه نـعـمـت هـاي پـروردگـار] روشـن گـردد. آن دو عرض كردند: جانمان به فدايت، به حال خويش نمي گرييم، بلكه گريه ما براي شما است كه مي بينيم دشمن شما را احاطه نـمـوده و مـا نـمـي تـوانيم سودي به شما برسانيم. امام فرمود: برادرزادگانم خدا به شما پاداش ‍ پرهيزكاران عطا فرمايد.

آن دو بـا امـام (ع) وداع كـرده بـه مـيـدان رفـتند و رجز خواندند و جنگيدند تا به شهادت رسـيـدنـد. [4] بـه روايـتـي شـهـادت عـبـدالرحـمـن در حـمـله نخست روي داده است. [5] .

در زيارت ناحيه مقدسه بر آنان چنين درود فرستاده شده است:

السّلامُ عَلي عبداللّه و عبدالرحمن ابني عروة بن حَرّاقٍ الغَّفاريين [6] .


پاورقي

[1] رجـال شـيـخ طـوسـي، ص 77؛ تـنـقـيـح المـقـال، ج 2، ص 146 در تـنـقـيـح المـقـال آمـده اسـت: در نـسـخـه مـعـتـمـد و مـصـحـح رجـال شـيـخ «عـروه» آمـده اسـت؛ و ايـن درسـت اسـت، زيـرا هـيـچ کس عبداللّه و عبدالرحمن فـرزنـدان «عـزره» را از اصـحـاب امـام حـسـيـن (ع) نـشـمرده است. همه کتاب هاي سيره و مقاتل، عبداللّه و عبدالرحمن بن عروة بن عراق غفاري را از شهيدان کربلا دانسته اند، همان طور که در زيارت ناحيه نيز آمده است. (ر.ک. اعيان الشيعه، ج 1، ص 611).

[2] تنقيح المقال، ج 2، ص 198 و 146.

[3] تـاريـخ طبري، ج 5، ص 442، دارالمعارف؛ ر.ک: ابصارالعين، ص 175 ـ 176، مرکز الدراسات الاسلامية لحرس الثورة؛ وسيلة الدارين، ص 221.

[4] مـقـتـل الحـسـيـن (ع)، خـوارزمـي، ج 2، ص 27، انـوارالهـدي؛ تـنـقـيـح المـقـال، ج 2، ص 142؛ فـرسـان الهـيـجاء، ج 1، ص 233 ـ 234 در اين کتاب آمده است: يـکـي از آنـهـا يـک بـيـت شـعـر را مـي خـوانـد و ديـگـري آن را تکميل مي کرد.

[5] مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 122.

[6] اقبال الاعمال، ج 3، ص 78؛ بحارالانوار، ج 45، ص 71.