بازگشت

عبدالله بن خالد صيداوي


بـرخي آورده اند: روز عاشورا عبداللّه بن خالد صيداوي خدمت امام حسين (ع) رسيد و عرض كـرد: يـا ابـاعبداللّه فدايت شوم قصد دارم كه به يارانت بپيوندم و كراهت دارم از اين كه زنـده بـمـانـم و تو را در ميان خانواده ات تنها و كشته ببينم! امام (ع) به وي اجازه داد و فـرمـود: ما هم ساعتي بعد به تو ملحق خواهيم شد. عبداللّه به ميدان رفت و بر دشمن حمله كرد و جنگيد تا شربت شهادت نوشيد. [1] .

مـطـالب فـوق را به نقل از كتاب «لهوف» سيد بن طاووس آورده اند، ولي در نسخه هاي مـوجـود «لهوف» اين مسائل را به عمرو بن خالد صيداوي نسبت داده است [2] و در منابع ديگر نيز درباره وي مطلبي يافت نشد.


پاورقي

[1] اکـسـيـر العـبـادات فـي اسـرار الشـهـادات، ج 2، ص 338؛ جـواهر الايقان و سرمايه ايمان، ص 117؛ تذکرة الشهداء، ص 136.

[2] الملهوف علي قتلي الطفوف، ص 163 ـ 164.