بازگشت

عبدالاعلي بن يزيد كلبي


عـبـدالا عـلي بـن يـزيـد كـلبـي [1] و قـاري قـرآن و جـوانـي شـجاع، فداكار و سـواركـار مـاهـر بـود. ايـن جوان كوفي با حبيب بن مظاهر از مردم براي حضرت مسلم (ع) بـيـعـت مـي گـرفت. [2] هنگامي كه مسلم (ع) با ابن زياد اعلان جنگ كرد، لباس رزم پـوشـيـد و از مـنـزل بـيـرون آمد تا در محله بني فتيان به او بپيوندد. ولي كثير بن شـهـاب و بنا به قولي حصين بن تميم عبدالاعلي را دستگير و زنداني كرد. [3] پـس از شـهـادت مـسـلم و هـاني، عبيداللّه وي را احضار كرد و پرسيد: چرا از خانه بيرون آمـدي؟ در اجـتـمـاع مسلم چه كاره بودي؟ گفت: من تماشاچي بودم. مي خواستم ببينم مردم چـه مـي كـنـنـد. عـبـيداللّه گفت: اگر راست مي گويي سوگند بخور؛ ولي او از سوگند خـوردن دريـغ كـرد. ابـن زيـاد دسـتـور داد او را بـه جـبـّانـة السبيع [4] برده و گـردنـش را بـزنـنـد. مـأمـوران او را بـه آنـجـا بـردنـد و بـه فـيـض شـهـادت رساندند. [5] .


پاورقي

[1] برخي او را عبداللّه الا علي يزيد کلبي گفته اند (عاشورا چه روزيست 257). به سبب انتسابش به عُليم بن جَناب به عُلَيمي نيز مشهور است. (الاشتقاق، ص 541؛ جمهرة انساب العرب، ص 579).

[2] ذخـيـرة الداريـن، ص 285؛ وسيلة الدارين، ص 218؛ ابصارالعين، ص 182، مـرکـز الدراسـات الاسـلامـيـة لحـرس ‍ الثـورة؛ تـنـقـيـح المقال، ج 2، ص 133؛ فرسان الهيجاء، ج 1، ص 230.

[3] مقتل الحسين (ع)، مقرم، ص 157، منشورات شريف رضي؛ تاريخ طبري، ج 5، ص 370 و 379؛ ذخـيـرة الداريـن، هـمـان جـا؛ ابـصـارالعـيـن، هـمـان جـا، مرکز الدراسات الاسلامية لحرس الثورة.

[4] جـبـّان، در اصـل بـه مـعـنـاي صـحـرا اسـت ولي اهـل کـوفه و بصره، مقبره را جبّانه مي نامند. در کوفه، محله هايي است که آنها را جبّانه مي گويند. مانند جبّانه کنده، جبّانه سبيع.... (معجم البلدان، ج 2، ص 99.).

[5] تـاريـخ طـبـري، ج 5، ص 370 و 379، دارالمـعارف؛ انصارالحسين (ع)، ص 122، الدارالاسـلامـيـة؛ تـنـقـيـح المـقـال، ج 2، ص 133؛ ابـصارالعين، ص 182، مرکز الدراسات الاسلامية لحرس الثورة؛ قمقام زخّار، ج 1، ص 302.