بازگشت

سعد بن حرث خزاعي


برخي وي را سعد خزاعي گفته اند (ياران پايدار، ص 75).

براي «سعد» در مآخذ كهن، به عنوان صحابي امام حسين (ع) و شهيد كربلا نام و نشاني ذكـر نـشـده اسـت. تـنـهـا شـمـاري از عـالمـان مـتـأخـّر، در شـرح حـال او بـه عـنـوان صـحـابي امام حسين (ع) و شهيد كربلا، اين گونه آورده اند: سعد بن حـرث خـزاعي محضر رسول خدا(ص) را درك كرده بود. اميرالمؤمنين (ع) او را به رياست شرطه (شهرباني) كوفه و زماني به استانداري آذربايجان منصوب فرمودند. پس از شـهـادت آن حـضرت «سعد» از ياران امام حسن (ع) و امام حسين (ع) گرديد. با آغاز نهضت حـسـيـنـي، بـا آن حـضـرت بـه مـكـه و از آنجا به كربلا آمد و در پيكار روز عاشورا به شهادت رسيد. [1] .

محقق شوشتري، پس از نقل سخنان مرحوم مامقاني درباره «سعد» به نقد آن پرداخته، مي نـويـسد: مؤلف مستند گفته هايش را نياورده است. [از سوي ديگر] چگونه ممكن است كسي هـم از قبيله خُزاعه ـ با اصالت عربي ـ و هم از موالي باشد؟ ديگر اين كه، چنان چه اين شـخـص از صـحـابـه رسـول خـدا(ص) بـوده اسـت، چـرا كـتـاب هـاي مـربـوط بـه شـرح حـال صـحـابـه، از او نـام نـبـرده انـد؟ بـنـابـرايـن اصل وجود و نيز آنچه درباره اش گفته مي شود، نامعلوم است. [2] .


پاورقي

[1] تنقيح المقال، ج 2، ص 12 و ص 21؛ ابصارالعين، ص 96، مرکز الدراسات الاسـلامـيـة لحـرس الثـورة؛ اعيان الشيعة، ج 1، ص 611 و ج 7، ص 221، (مؤلف اين کـتـاب، ضـمـن نـقـل شـرح حـال «سـعـد»، مـنـبـع ايـن نـقـل را نـامـوثـق دانـسـتـه و افـزوده اسـت کـه اگـر ايـن «سـعـد» از اصـحـاب رسـول خـدا(ص) بـوده، چـرا کـتـاب هـاي مـربـوط بـه شـرح حـال صـحـابـه از او يـاد نـکـرده انـد.) مـسـتـدرکـات عـلم رجـال الحـديـث، ج 4، ص 27؛ نـيـز ر.ک. ذخـيـرة الدارين، ص 296؛ وسيلة الدارين، ص 148؛ فرسان الهيجاء، ج 1، ص 156.

[2] قاموس الرجال، ج 5، ص 27ـ28 و ص 71.