بازگشت

خالد بن عمرو ازدي


اَزْدي، مـنـسـوب بـه طـايـفـه اَزْد. اَزْد، از بـزرگـتـريـن قبايل عرب قحطاني بوده است كه در يمن و حجاز سكونت داشتند وبرخي از آنها به عراق هـجـرت كـردنـد. (الانـسـاب، سـمـعـانـي، ج 1، ص 120، مـعـجـم قـبـايل العرب، ج 1، ص 15 ـ 16). امام علي (ع)، طيّ اشعاري از اين قبيله تمجيد كرده و آنها را شمشير خود دانسته است. (سفينة البحار، ج 1، ص 81).

خالد، [در روز عاشورا] پس از پدرش، عازم ميدان شد و چنين رجز خواند:



صبرا عَلَي الْمَوتِ بَني قَحْطانِ

كيما تَكونوا في رِضي الرَّحمن



ذي الْمَجْدِ وَالعِزَّةِ وَالْبُرهانِ

وذُو العُلي والطَوْلِ وَالاِحسانِ



يا أَبتا قَدْ صِرْتَ فِي الجِنانِ

في قصرِ دُرٍّ حَسَنِ البُنيانِ [1] .



[اي] فـرزنـدان قـحـطـان! بـر مـرگ [در راه خـدا] بـردبـار باشيد؛ تا خشنودي خداوند مـهـربـان را دريابيد. [پروردگاري كه] داراي عظمت، عزّت، حجّت، مقام بالا و قدرت و احسان است. اي پدر! قطعا در بهشت، در قصري از درّ و زيبا جاي گرفتي.

او چـنـد تـن از دشـمـن را بـه هـلاكـت رسـانـد [2] و سـرانـجـام مـدال شـهـادت را به گردن آويخت. [3] از وي در زيارت ناحيه و رجبيّه ياد نشده است.


پاورقي

[1] مـنـاقـب، ج 4، ص 110. نـيـز ر.ک: مـقتل الحسين (ع)، خوارزمي، ج 2، ص 17، انوارالهدي و بحارالانوار، ج 45، ص 18 با کمي تفاوت.

[2] روضـة الشـهـداء، ص 294، کـتابفروشي اسلامية؛ وسيلة الدارين، ص 136؛ ناسخ التواريخ، ج 2، ص 274.

[3] مقتل الحسين (ع)، خوارزمي، ج 2، ص 17، انوارالهدي.