بازگشت

ادهم بن اميه


اَدْهـَم بـن اُمـيـّة بـن (عـبـدي بـصـري) پـدرش ابـوعـبـداللّه از اصـحـاب رسـول خـدا(ص) بـود و از آن حضرت (ص) نقل حديث كرد. وي در بصره سُكني گزيد و در آن شهر چند پسر از خود به جاي گذاشت. [1] .

از امـام بـاقـر(ع) نـقـل شـده اسـت كـه وي از شـيـعـيـان بـصـره بـود و در جـلسـات مـنـزل بـانـوي شـيـعـي، مـاريـه دخـتـر مـنـقـذ (سـعـيـد) كـه خـانـه وي مـحـل تـجـمـع و تـبادل نظر بزرگان شيعه بود، شركت مي جست. آن گاه كه ابن زياد از مـكـاتـبـه اهـل عـراق بـا امـام حـسين (ع) و حركت آن حضرت (ع) به سوي كوفه آگاه شد، فـرمان مراقبت راه هاي بصره را به كارگزار خود صادر كرد؛ مبادا كسي براي ياري امام حسين (ع) از بصره خارج شود. در اين هنگام يزيد بن ثَبِيطْ (ثُبيط) تصميم بر خروج از بصره و پيوستن به كاروان حسيني را گرفت. وي كه ده پسر داشت از آنها خواست تا او را همراهي كنند. دو تن از آنها به نام هاي عبداللّه و عبيداللّه دعوت پدر را اجابت كردند.

ادهـم بـن امـيـّه نـيـز بـه اتـفـاق آنـها از بصره خارج شد و در جايي به نام «اَبْطَحْ»، در نـزديـكـي مـكـّه، بـه كاروان حسيني رسيد پس از اندكي استراحت به آن حضرت پيوست و هـمـراه آن امـام هـُمـام به كربلا آمد؛ [2] و به شهادت رسيد. [3] بنا به قـولي شـهـادت وي در شـدت درگـيـري حـمـله نخست همراه شماري از ياران امام (ع) اتفاق افتاده است. [4] .


پاورقي

[1] ر.ک. تـنـقـيـح المـقـال، ج 1، ص 106؛ رجـال شـيـخ طـوسي، ص 6؛ معجم الکبير طبراني، ج 1، ص 291؛ الاستيعاب، ج 1، ص 107؛ اسدالغابه، ج 1، ص 120ـ121؛ الاصابه، ج 1، ص 269.

[2] تنقيح المقال، ج 1، ص 106؛ اعيان الشيعه، ج 3، ص 232، فرسان الهيجاء، ج 1، ص 27.

[3] تـسـمـية من قتل، ص 153؛ حدائق الورديه، ص 104؛ اعيان الشيعه، ج 1، ص 610.

[4] تـنـقـيـح المـقـال، ج 1، ص 106؛ ابـصـار العـيـن، ص 192، مرکز الدراسات الاسلامية لحرس الثورة؛ وسيلة الدارين، ص 99.