بازگشت

پيشگفتار


قال الحسين عليه السلام:

فَلَكُم فِيَّ اُسوَةٌ. [1] .

براي شما در [زندگي و رفتار] من الگوست.

حـمـاسـه سـتـرگـي كـه امـام حـسـيـن (ع) و خـانـدان و يـاران بـاوفـايـش در مـحـرم سـال 61 هـجـري رقـم زدنـد داراي چـنـان عـظـمـتـي اسـت كـه در طـول چـهـارده قـرن، مـسـلمـانـان و آزادگـان جـهـان مـتـنـاسـب بـا شـرايـط عـصـر و نسل خود، پيام هاي آن را دريافته، و آن قيام بزرگ را الگوي قيام هاي حق طلبانه خويش عليه ظلم و بيداد قرار داده اند.

مـورّخان و مقتل نگاران درباره تعداد ياران امام حسين (ع) و شهداي كربلا به اختلاف سخن گـفـته اند. [2] . امّا به نظر ما اهميّت حادثه كربلا در تعداد شهداي آن نيست، بلكه در بـزرگـي اهداف و صفات والاي انساني آن رادمردان است، كه بايد آن را دريافت و با آنان همنوا شد.

... اِنَّهُمْ فِتْيَةٌ ءَامَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْناهُمْ هُدَيً. (كهف /13).

... آنـهـا جـوانـمـردانـي بـودنـد كـه بـه پـروردگـارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم.

كتاب حاضر، به كوشش تني چند از پژوهشگران گروه تاريخ مركز تحقيقات اسلامي و با هدف اطّلاع رساني دقيق، كامل و آسان درباره شهداي كربلا فراهم آمده است. امتياز اين اثر نسبت به آثار مشابه، جامعيّت آن است؛ زيرا در اين مجموعه، درباره همه كساني كه در مـنـابـع قـديـم و جـديد از آنها به عنوان «شهيد كربلا» ياد شده، پژوهش گسترده و كاملي انجام يافته است و اطّلاعات لازم و مفيد و مستندي در اختيار خوانندگان محترم قرار مي دهد.

شيوه و مراحل تدوين چنين بوده است:

الف) گـردآوري اسـامـي هـمـه كـسـانـي كـه در مـنـابـع رجـال، انـسـاب، تـاريـخ، مقتل، حديث، و... از آنها به عنوان شهيد كربلا نام برده شده است.

ب) تنظيم و اصلاحات نگارشي و ويرايشي نام ها بر اساس «شيوه نامه دائرة المعارف امام حسين (ع»)؛ از قبيل حذف اسامي تكراري، ارجاع نام هاي گوناگون يك شهيد به نام مـشهور و معتبر، و... و در نهايت تصويب عناوين اصلاح شده و برگزيده از سوي «هيأت علمي تحقيقات عاشورا».

ج) تـشكيل پرونده علمي براي هر يك از عناوين مصوّب. بدين ترتيب كه آنچه در منابع مـهـم شـيـعـه و ديـگـر مـذاهـب، دربـاره هـر يـك از شهيدان كربلا آمده بود، استخراج، و در پرونده اي جداگانه قرار داده شد.

د) سـامـان دهي اطّلاعات جمع آوري شده و نگارش مقالات. در اين مرحله سعي محققان به اين بوده كه مقالات با ساختار زير تدوين گردد:

1. بيان مشخّصات كلّي (همچون: نام، نسب، لقب و كنيه، قبيله، و عنوان مهم)

2. زمان و مكان تولّد

3. سببِ داشتنِ عنوان يا لقبي

4. زندگي نامه

5. صحابي يا تابعي بودن

6. ويژگي هاي مهم شخصيتي (همچون اخلاقي، سياسي، و علمي)

7. ارتباط حسيني ـ عاشورايي

8. خاندان و بازماندگان. [3] .

هـر چـنـد در مـواردي ايـن سـاخـتـار بـه طـور كـامل تحقّق نيافته است؛ زيرا با توجه به حـاكـمـيـّت دشـمـنان اهل بيت (ع)به هنگام وقوع حادثه و ساليان متمادي پس از آن، عالمان تـاريـخ و رجـال، امـكـان پـرداخـتـن بـه زنـدگـانـي شـهـداي كربلا را نيافته اند و به حداقّل اطّلاع رساني درباره آنان بسنده كرده اند. امّا همين مقدار از آگاهي هاي به دست آمده نيز براي دوستداران و شيفتگان مكتب حسيني، مغتنم و الهام بخش است.

آب دريا را اگر نتوان كشيد

هم به قدر تشنگي بايد چشيد [4] .

تـرتـيـب مـقـالات ايـن كـتـاب بـر اساس نظام الفبايي است. ـ مگر مقاله امام حسين (ع) كه نـخـسـتـين مقاله نهاده شد. ـ نام هاي متعدد و غير مشهور هر يك از شهدا نيز به نام مشهور وي ارجاع گرديده است.

بـي گـمـان ايـن اثـر، نـخستين و يا آخرين پژوهش در اين زمينه نيست. اهمّيّت و آفاق عالَم گـسـتر اين حادثه جاودان تاريخ بشر، ايجاب مي كند كه هر از چندي با امكانات تحقيقي بهتر و زبان و ادبيات مناسب هر عصر، به اين موضوع پرداخته شود، تا هماره طراوت و تازگي آموزه هاي آن براي تمامي دوران ها حفظ شود.

يك قصه بيش نيست غم عشق وين عجب

كز هر زبان كه مي شنوم نامكرر است [5] .

ايـن كـوشـش نـاچـيـز را متواضعانه، به آستان مقدّس بزرگ معلّم ايمان، جهاد و شهادت، حـسـيـن بـن عـلي (ع) و خاندان و ياران دلير و باوفايش، هديه مي كنيم. باشد كه مورد مقبول حضرتش قرار گيرد.

پـديـدآورندگان، از انتقادها و پيشنهادهاي اصلاحي همه دانشوران و انديشه ورزان عزيز براي كمال و بالندگي اين پژوهش، استقبال و پيشاپيش سپاسگزاري مي نمايند.

رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا اِنَّكَ اءَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ.

پژوهشكده تحقيقات اسلامي

نمايندگي وليّ فقيه در سپاه


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 5، ص 403؛ دار المعارف؛ الفتوح، ج 5، ص 145.

[2] ر.ک. انـصـار الحـسـيـن [(ع)]، ص 37 ـ 69، مـؤسـسـة البـعـثـة؛ مـنـتـهـي الا مال، ج 2، ص 638، انتشارات هجرت.

[3] شيوه نامه دائرة المعارف امام حسين (ع)، ص 56.

[4] مثنوي، دفتر پنجم، ص 279.

[5] ديوان حافظ، غزل 25.