بازگشت

رهبران ادب پرور قيام عاشورا


اينكه آيا نهضت عاشورا جدا از ساير تأثيرهايي كه در فرهنگ اسلامي گذاشت و بازتابهاي فراواني كه داشت، در زمينه ادبيات و شعر و نثر نيز مسلكي را پديدار ساخت كه در كنار ديگر مكاتب ادبي بتواند طرح شود، سخني است در خور بحث و تحقيق - و گو اينكه مي توان چنين ادعايي را هم چندان دور از واقعيت ندانست و نمونه آن «قصايد هاشميات» در قرن دوم هجري است كه از آن بحث خواهد شد و نيز «مرثيه معروف محتشم كاشاني» در ادب پارسي كه هر دو نمونه معيار و سمبلي در ادبيات شيعي محسوب مي گردند و شاعران زيادي را مجذوب خود ساخته و به تقليد و بسط آن شيوه كشانده اند. اما - همانطور كه گفته شد - در اينجا سخن از روح حاكم بر مضامين ادبي است كه منبعث از قيام عاشورا در پهنه ادبيات اسلامي راه يافت؛ ادبياتي كوبنده و پويا و حق طلب و بي باك كه هيچگاه اختناق عصر خلفاي بني اميه و بني عباس نتوانست فريادش را فروبكاهد.

ريشه اين ادبيات را پيش ازنهضت عاشورا، يعني زمان پيامبر اسلام (ص) وقتي كه علي (ع) را در واقعه غدير به عنوان جانشين بلافصل خويش معرفي كرد، مي توان يافت. پس از واقعه، «حسان بن ثابت» شعر بلندي را انتشار كرد و رسول خدا (ص) خطاب به او فرمود:

«لا تزال يا حسان مؤيدا بروح القدس ما نصرتنا بلسانك»:

اي حسان! پيوسته از جانب روح القدس تأييد خواهي شد، مادامي كه ما را به زبان خود نصرت دهي»..

در اينجا دو نكته مهم و يك حقيقت تاريخي شگفت و عبرت آموز وجود دارد. آن دو نكته اين است كه زبان شعر مادامي كه در خط ولايت باشد پسنديده است و ديگر آنكه آن شعر در حقيقت الهامي است از جانب خداوند و انديشه اي است مقدس. و حقيقت شگفت آور اينكه اين جمله چندين بار به وسيله ائمه اطهار (ع) درباره شعراي شيعي كه شعري را در مرثيه حسين (ع) يا انعكاس ظلمي كه به اهل بيت رفته بود، گفته اند، به كار رفته است. پس معيار شناخت شعر حق از شعر باطل و گمراه كننده همان است كه در گفته پيامبر (ص) آمده است، زيرا همو درباره ي «امرؤ القيس» - شاعر معروف جاهلي - فرمود: «او كسي است كه در دنيا نامي و آوازه اي دارد، اما در آخرت فراموش گشته است. وقتي روز قيامت فرارسد وي لواي شاعران را در دست دارد و آنان را به دوزخ راه مي نمايد.» [1] .

با عنايت به نكته فوق كه در حقيقت يكي از لوازم تحليل شعر عاشوراست، مي توان ادب را از سرچشمه هاي زلال آن شناخت و سزاوارتر با بنيانگذاران مكتب ادب آشنا شد:


پاورقي

[1] ر.ک. به: الشعر و الشعراء، ابن‏قتيبه دينوري به تحقيق دکتر سعيد قميحه، دارالکتب العلميه، چاپ دوم، 1405، ص 63.