بازگشت

روضه و گريه، اسلام را حفظ كرده است


در آن جلسه امام خميني - قدس سره - در پاسخ آقاي فلسفي سر آمد وعاظ و خطباي ايران، ضمن بيانات مفصلي تصريح كردند كه اگر روضه و گريه و نوحه سرايي و عزاداري امام حسين (ع) و شهداي كربلا نبود، اسلام با اعمال بني اميه از بين رفته بود. كربلا و فرهنگ عاشورا، اسلام را حفظ كرد، و بايد اين مكتب به همان سبك سنتي آن حفظ شود. سرآغاز و قسمتي از بيانات امام بدين گونه است: بسم الله الرحمن الرحيم

من چند جمله راجع به تكاليف كلي روحانيون و اهل محراب و منبر بايد عرض بكنم، و بعد از مشكلاتي كه هست. آقايان روحانيون و خصوص اهل منبر، خطبا، اينها سخنگوي اسلام هستند. اگر حكومتي سخنگو مي خواهد، سخنگوي اسلام، آقايان خطبا هستند... سيدالشهدا به داد اسلام رسيد؛ سيدالشهدا اسلام را نجات داد. روضه سيدالشهدا براي حفظ مكتب سيدالشهداست. كساني كه مي گويند روضه سيدالشهدا را نخوانيد، اصلا نمي فهمند مكتب سيدالشهدا چه بوده، و نمي دانند يعني چه. نمي دانند اين گريه ها و اين روضه ها اين مكتب را حفظ كرده.

الآن هزار و چهار صد سال است كه با اين منبرها، با اين روضه ها و با اين مصيبتها و با اين سينه زنيها، ما را حفظ كرده اند، و تا حالا اسلام را آورده اند.

اين عده از جوانهايي (كه اين طور نيست كه سوء نيت داشته باشند) خيال مي كنند كه ما بايد حرف روز بزنيم، حرف سيدالشهدا حرف روز است، هميشه حرف روز است. اصلا حرف روز را سيدالشهدا آورده است، و به دست ما داده. سيدالشهدا و مكتبش را اين گريه ها و اين مصيبتها و داد و قالها و اين دستجات حفظ كرده است.

اگر فقط - آدم مقدسي بود و توي اتاق خانه مي نشست و هي براي خودش زيارت عاشورا مي خواند و تسبيح مي گرداند، چيزي باقي نمي ماند. هر مكتبي هياهو مي خواهد. بايد پايش سينه بزنند. هر مكتبي تا پايش سينه زن نباشد، تا پايش گريه نباشد، تا پايش توي سر و سينه زدن نباشد، حفظ نمي شود.

اينها اشتباه مي كنند. بچه اند اينها نمي دانند كه نقش روحانيت و نقش اهل منبر در اسلام چه هست. اين نقش يك نقشي است كه اسلام را هميشه نگه داشته، اين گريه ها زنده نگه داشته مكتب سيدالشهدا را، اين ذكر مصيبتها نگه داشته مكتب سيدالشهدا را.

ما بايد براي يك شهيدي كه از دستمان مي رود، علم به پا كنيم، نوحه خواني كنيم، گريه كنيم، فرياد كنيم، ديگران مي كنند، ديگران فرياد مي زنند. فرض كنيد وقتي يكي از آنها كشته شود، فرض كنيد از يك حزبي يكي كشته بشود، ميتينگها مي دهند، فريادها مي كنند، اين عزاداريها يك ميتينگي است براي احياي مكتب سيدالشهدا، و اينها ملتفت نيستند، توجه به مسائل ندارند. همين گريه ها اين مكتب را تا اينجا نگه داشته، همينهاست كه اين نهضت را پيش برده. اگر سيدالشهدا نبود، نهضت هم پيش نمي برد! سيدالشهدا همه جا هست: «كل ارض كربلا». همه جا محضر سيد الشهداست. همه منبرها محضر سيدالشهداست.همه محرابها از سيدالشهداست.

اگر سيدالشهدا نبود، يزيد و پدرش و اعقابشان اسلام را منسي كرده بودند. اگر نسيان شده بود، يك رژيم طاغوتي در خارج منعكس شده بود. معاويه و يزيد داشتند يك رژيم طاغوتي را معرفي مي كردند. اگر سيدالشهدا نبود اينها اين رژيم طاغوتي را تقويت مي كردند، و به جاهليت برمي گرداندند. اگر حالا من و تو هم مسلم بوديم، مسلم طاغوتي بوديم، نه مسلم امام حسين!

امام حسين اسلام را نجات داد. ما براي آدمي كه اسلام را نجات داده و رفته كشته شده، هي سكوت كنيم؟ ما هر روز بايد گريه كنيم. ما هر روز بايد براي حفظ اين مكتب منبر برويم.

ممكن است بعضي از آنها سوء نيت داشته باشند. بعضيها هم روي نقشه كار مي كنند. همان طوري كه زمان رضا خان بود. منتها او قدري نفهمي كرد، و بعدها روي فهميدگي، جلو همه منبرها را گرفت. نگذاشت كسي منبر برود. محرابها را هم يك جور ديگري گرفت. در همه قم يك مجلس روضه اي نداشتند. آن وقتها مي گفتند يك مجلس آقاي صدوقي [1] در شب داشت كه قبل از اذان يا قبل از آفتاب تمام مي شد.

نه اين است كه من باب اتفاق رضا خان آمد منبرها را نگذاشت و محرابها را جلويش (را) گرفت و روحانيون را متحد الشكل كرد. نخير، اين مسئله نقشه بود. نقشه هم اين بود كه اين قوه را بكوبند و اين قدرت را از دست ما بگيرند.

اين قشرهاي سياسي نمي دانند كه اين منبر و محراب چه خدمتي به اين كشور كرده است. اينها اگر ملتي هستند - ما كار نداريم كه آيا به خدا هم كار دارند يا نه - اگر ملي هستند، اگر مي گويند كشورشان و ملت را مي خواهند، بايد دامن بزنند به اين روضه خوانيها، براي اينكه اين روضه خوانيها اي ملت را حفظ كرده، اين روضه خوانيها و مصيبت (خواني) و گريه است كه كشور شما را حفظ كرده (است).

بله، اگر يك مردمي هستند كه روي همان نقشه اي كه مطرح شده است، بايد قدرت اسلام و روحاني و خطيب گرفته بشود تا راه باز بشود براي آنهايي كه بايد استفاده كنند، و استفاده هم كردند، آنها مردم ديگري هستند كه با آنها نمي توانيم حرف بزنيم. اما ساير مردم؛ اينهايي كه به مسجد مي آيند، منبر را گوش مي كنند، مطالب را گوش مي كنند، همچو كه به روضه مي رسند، رد مي شوند مي روند! اين ارزياب اين است كه ملتفت نيستند روضه چه هست. آن روضه است كه اين محراب، اين منبر را حفظ كرده، اگر آن روضه نبود، اين منبر هم نبود، اين مطالب هم نبود. ما بايد براي شهيدمان گريه كنيم، فرياد كنيم، مردم را بيدار كنيم.

البته يك مطلبي هم كه بين همه ما بايد باشد، اين است كه به مردم بفهمانيم كه همه اش اين نيست كه ما مي خواهيم ثواب ببريم. قضيه اين است كه ما مي خواهيم پيشرفت كنيم. سيدالشهدا هم كه كشته شد، نه اينكه رفتند يك ثوابي ببرند. ثواب براي او خيلي مطرح نبود، رفت كه مكتب را نجات بدهد. اسلام را پيشرفت بدهد. اسلام را زنده كند. شما هم كه داريد نوحه خواني مي كنيد، حرف مي زنيد، خطبه مي خوانيد، نوحه مي خوانيد، مردم را به گريه وادار مي كنيد، مردم هم گريه مي كنند، همه روي اين مقصد باشد كه مي خواهيم اسلام را با همين هياهو حفظ كنيم. با اين هياهو، با اين گريه، با اين نوحه خواني، با اين شعر خواني، با اين نثر خواني مي خواهيم اين مكتب را حفظ كنيم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده است.

بايد اين نكته هم به مردم گفته شود و تذكر داده بشود كه آقا، قضيه روضه خواني اين نيست كه من يك چيزي بگويم و يكي هم گريه كند. قضيه اين است - كه وقايع كربلا - با گريه حفظ شده است، حتي تباكي [2] هم ثواب دارد. خوب، تباكي چرا ثواب دارد؟ براي اينكه تباكي كمك مي كند به اين مكتب.

سخن اينها اشتباه است. اينها يك طرف قضيه را مي بينند و يك طرف ديگر را هم نمي بينند، و مع الاسف ما هميشه، يعني اسلام هميشه مبتلا بوده به اين يك طرف ديدنها!

اين كه روايت است كه اسلام غريب است، از اول غريب بوده، و الآن هم غريب است. [3] براي اينكه آن را نمي شناسند، و هيچوقت هم آنطور كه بايد شناخته نشده است...». [4] .


پاورقي

[1] شهيد محراب، آيت الله حاج شيخ محمد صدوقي يزدي.

[2] حالت گريه داشتن.

[3] روايت اين است: «بدء الاسلام غريبا و سيعود غريبا کما بدء» يعني، اسلام با غربت آشنا شد و عنقريب هم غريب خواهد ماند، همانطور که در آغاز بود.

[4] بيانات امام خميني در جمع وعاظ و روحانيون تهران در قم به تاريخ 17 / 4 / 1358، صحيفه نور، ج 8، ص 65.