بازگشت

شمايلي در عهد ناصري


بنجامين، شمايلي را در عهد ناصري، چنين توصيف مي كند :

در كنار من [در تكيه] تابلوي نقاشي بزرگي از پيامبر اسلام را به ديوار آويخته بودند. البته اين تابلو، يك تصوير خيالي از محمّد را نشان مي داد. پيامبر را ظاهراً در سنين جواني نقاشي كرده بودند. عمامه سبزي بر سر داشت و با چهره اي باز و سيمايي روشن روبروي خود را نگاه مي كرد. [1] .

رسم ديگري كه در اين دوران پيدا شده و رواج يافت، رسمي موسوم به «چهل [يا چهل و يك] منبر» است. بدين معنا كه افراد براي روا شدن حاجات خود، نذر مي كردند كه يك شب عاشورا به چهل [يا چهل و يك] مجلس و تكيه كه در آن روضه خواني مي شده، بروند و در هر كدام يك شمع روشن نمايند. در تكيه ها هم عموماً جايگاه مشخصي - مانند «سقّاخانه» - به اين امر اختصاص يافته بود. البته اين رسم، در مناطق مختلف و در آميزش با رسوم، سنن و باورهاي خاصّ مردم آن نواحي، صورت هاي متفاوتي هم به خود مي گرفت. [2] .

نيز، گويا اعتقاد به اين رسم، مختصّ يك طبقه نبوده و همه، حتّي درباريان و اشراف را هم در بر مي گرفته است. همچنان كه اعتماد السلطنه در روزنامه خاطرات اش، ذيل حوادث سال 1300 قمري مي نويسد :

امشب چهل منبر، كه هر سال مي روم، رفتم. [3] .

شايد بتوان ريشه اين رسم را به اعتقاد ايرانيان پيش از اسلام، به قداست نور و واسطه بودن آن بين انسان و خدا نسبت داد. [4] .


پاورقي

[1] همان، ص 288.

[2] نذر و نياز در عاشوراي حسيني، ص 103.

[3] چهل و يک منبر رفتم و ناخوش شدم، ص 203.

[4] شرح زندگاني من يا تاريخ اجتماعي و اداري دوران قاجاريه، ج 1ص 302.