بازگشت

سفر ناصرالدين به كربلا


سيد صالح شهرستاني درباره سفر ناصر الدين شاه به كربلا مي نويسد :

در آن هنگام كه [ناصر الدين شاه] قبر امام حسين عليه السلام را زيارت مي كرد و در كنار ضريح ايستاده بود، يكي از خطباي قبر حسيني در پيشِ روي ناصر الدين شاه خطبه مؤثري از حادثه دردناك امام حسين عليه السلام ايراد كرد و در اثناي سخنانش گفت : «روز عاشورا امام حسين عليه السلام در سخت ترين ساعاتش فرمود : هل من ناصر ينصرني؟» بعد آن خطيب با ناله گفت : «ناصر تو آمد و اينك در خدمت تو ايستاده تا تو را ياري كند». با گفتن اين جمله، همه مردم با گريه، ضجه زدند و گريه و ناله ناصر الدين شاه از همه بيشتر بود و او تاج از سرش برداشت و با كمال حرارت، از شدّت تأثر [آن را] جلوي ضريح انداخت. [1] .

در اين دوران براي اوّلين بار زاد روز امام علي و امام زمان عليهما السلام از طرف حكومت و به طور رسمي در سلك جشن هاي رسمي درآمدند.

البته در ميان اقدامات مذهبي ناصر الدين شاه، برخي هم به مذاق علما خوش نمي آمد و مورد تأييد آنان قرار نمي گرفت. نظير سرايش اشعاري در مدح امامان شيعه كه به شاه قاجار نسبت داده مي شد. [2] .

پروفسور حامد الگار در اين زمينه به وجود تفاوت هايي ميان مدل فتحعلي شاه و مدل ناصر الدين شاه (به عنوان دو نماد بارز و شاخص اصلي دينداري شاهان قاجار) اشاره مي كند. و مي گويد:

حتّي اگر دينداري فتحعلي شاه، شايد از ملاحظات سياسي عاري نبوده است، به نظر مي رسد كه بنيادي عاري از ريا داشته است. با وجود اين، دينداري او به اندازه دينداري علما صفت قبول نيافته است. پس دينداري مفرط ناصر الدين شاه كه با تظاهرات همراه بود و به ضرورتي تشريفاتي و از روي خودنمايي بوده و هم بر خلاف دين مورد قبول اكثريت بود، از دينداري فتحعلي شاه كمتر شانس قبول داشت. فتحعلي شاه مي كوشيد كه با اطاعت از دستورات علما، جبّه تقدّس آنان را بر تن كند. [حال آن كه ]ناصر الدين شاه مي كوشيد كه به استقلال، دينداري خود را بنياد نهد. [3] .

ويژگي شاخص دوران ناصري، رونق بي سابقه مجالس عزاداري و خصوصاً آيين «تعزيه» است. [4] عبداللَّه مستوفي ذيل گزارش وضعيت آن سال ها، به تعدّد اين مجالس اشاره كرده و مي نويسد :

در دهه اوّل محرّم، سرِ هم رفته، بين دويست سيصد از اين مجالس تعزيه داري، اعم از روضه خواني هاي اعيان و تكيه هاي محل در شهر تهران داير بود. [5] .

اين امر البته بدون نظر مساعدت حكومت و شخص شاه نمي توانست تحقّق يابد. مهم ترين اقدام در جهت رونق بخشي اين مجالس، ساخت «تكيه دولت» به دستور ناصر الدين شاه است. تكيه اي مُعظم وبي نظيركه ايده ساخت آن را شاه قاجار، پس از سفرش به فرنگ مطرح كرد. البته پيش از آن هم تكيه بزرگي از سال 1849 ميلادي در تهران برپا بود؛ امّا نتوانسته بود چندان كه بايد رضايت خاطر شاه را فراهم سازد. اين بود كه وي پس از سفرش به بريتانيا در سال 1873 ميلادي فرمان داد كه يك تكيه جديد از روي نمونه «رويال آلبرت هال» "Royalbal Albert Hall" لندن ساخته شود. شاه حتّي براي اين كه اگر يك سال در ماه محرّم بيرون از تهران باشد، هم بتواند نمايش تعزيه را ببيند، پيش تر در سال 1273 هجري / 1856 ميلادي فرمان ساختِ تكيه اي در حومه شمالي نياوران را صادر كرده بود. [6] .


پاورقي

[1] اشکواره کربلا، ص 287.

[2] دين و دولت در ايران (نقش علما در دوره قاجار)، ص 243.

[3] همان، ص 240.

[4] هنر مرثيه خواني، ص 69 .

[5] شرح زندگاني من يا تاريخ اجتماعي و اداري دوران قاجاريه، ج 1، ص 301.

[6] همان، ص 244.