خطابه هاي حسين
حسين بن علي عليه السلام در فصاحت و بلاغت مانند جدّش رسول خدا، و در جرأت و شجاعت همچون پدرش اميرالمؤمنين سخن مي گفت. گفتار آن حضرت باعث مي شد كه دوستان و علاقه مندان به
تحسين وي برخيزند، و دشمنان با يأس و نوميدي عقب نشيني كنند.
روزي كه اميرالمؤمنين به خلافت رسيد، به داد سخن پرداخت، و حاضران را با بيان شرين خود سيراب كرد، سپس به فرزند بزرگش امام حسن اجازده داد كه او نيز سخن گويد، آنگاه خطاب به امام حسين فرمود: حسين جان! بر بالاي منبر برو، و براي مردم خطبه بخوان.
امام حسين پس از بيانات پدر و برادر كه مردم را كاملاً به فيض رسانده بودند، بالاي منبر رفت و در ميان هزاران مهاجر و انصار به سخن پرداخت، آنگاه گفت:
مَعاشِرَ النَّاسِ! سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ وَ هُوَ يَقُولُ: «اِنَّ عَلِيّاً مَدينَةُ هُدَيً فَمَنْ دَخَلَها نَجي، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْها هَلَكَ، فَوَثَبَ اِلَيْهِ عَلِيٌّ فَضَمَّهُ اِلي صَدْرِهِ وَ قَبَّلَهُ وَ... [1] .
اي مردم! من از پيامبر خدا شنيدم كه فرمود: علي شهر هدايت است، هركس برآن وارد گردد نجات يافته، و كسي كه از آن دور شود هلاك مي شود. (سخنان حسين بقدري جالب و شيرين بود كه) مولا علي به سوي او رفته و حسين را در آغوش كشيده و بوسيد و به حاضران فرمود: اي جماعت! حسن و حسين دو نورديده پيامبرند، و شما در انجام حقوق آنان مسؤوليد.
و در آستانه جنگ صفين نيز امام حسين عليه السلام با خطبه بليغ مردم كوفه را به همراهي مولاي متّقيان فراخواند، و از شخصيّت آنان سخن گفت، و فضيلت جهاد، و نقش آن را در احياي فرامين الهي و سنّت نبوي خاطرنشان ساخت. [2] .
پاورقي
[1] موسوعة کلمات امام حسين، ص 126.
[2] بحارالانوار، ج 32، ص 405.