بازگشت

و اما ديدارهاي حسين


در بحث هاي گذشته اجمالا اشاره شد كه امام حسين در دوران امامت خود با معاويه در ستيز بود، و در اين رابطه مكاتبات داشت، و گاهي در فرصت هاي به دست آمده به طور حضوري او را سرزنش مي كرد، و تخلّفات وي را تذكّر مي داد.

معاويه در سال 51 هجري حجربن عدي و ياران وي را كه از شيعيان خالص علي بودند گردن زد، و سپس در ملاقاتي كه با امام حسين داشت به عنوان تحقير و توهين به امام گفت: يا اباعبداللَّه! مي داني كه ما شيعيان پدرت را به قتل رسانديم؟ و با آنان چگونه رفتار نموديم؟


امام حسين فرمود: چه كرديد؟ معاويه گفت: بعد از كشتن، آنان را حنوط و كفن كرده، و بر آنان نماز خوانده و آنگاه دفن نموديم! سيدالشّهداء براي اينكه بفهماند معاويه و پيروان او مسلمان نيستند در جواب او گفت: معاويه! سوگند به خداي كعبه، اگر ما شيعيان و پيروان تو را بكشيم، نه آنان را حنوط و كفن مي نماييم، و نه بر پيكرشان نماز مي خوانيم، و نه در دفن آنان شركت مي كنيم! [1] .

سالار شهيدان براي فاش ساختن توطئه هاي ضدّ اسلامي معاويه، به همراه ابن عبّاس و عبداللَّه جعفر و جمعي از بني هاشم به مكّه حركت نمود، و به آنان دستور داد: تمام همّت خود را به كار گيرند، و از شخصيّت و حيثيّت خود استفاده كنند، و با دستياري دگر قبيله بني هاشم از صحابه و مسلمانان خوش فكر براي مناسك حجّ آن سال دعوت به عمل آورند، تا در مني در كنگره بزرگي با حضور امام حسين شركت نمايند، و اين دستور به اجرا درآمد، و در آن محفل امام حسين عليه السلام با اصحاب باقيمانده پيامبر ديدار كرد، و فتنه ها و فسادهاي معاويه را برملا ساخت، و از آنان خواست كه تمام گفته هاي آن حضرت را در شهرها و سرزمين هاي ديگر به گوش ساير مسلمانان رسانيده، و زمينه قيام آنها را فراهم نمايند. [2] .


پاورقي

[1] تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 231؛ حيات فکري و سياسي امامان، ص 178.

[2] تحف‏العقول بخش سخنان امام حسين‏عليه السلام چاپ نجف، ص 168، کتاب سُليم بن قيس، ص 206.