بازگشت

چرا يزيد در مقابل خطبه زينب سكوت كرد؟


گاهي سؤال مي شود: چرا يزيد بر مذمت و توبيخ و تهديد و وعده ي عذاب و لعن بر خود و پدرانش سكوت اختيار كرد و چيزي نگفت؟ و


چرا با وجودي كه حاكم بود و حكومتش سيطره داشت حضرت را ساكت نكرد و دستور به قتل و يا خارج نمودن او از مجلس را صادر نكرد؟

در جواب مي گوييم: يزيد از اين بابت كه زينب عليهاالسلام يك زن است و نسبت به زن بايد با رفق و مدارا و لطف عمل نمود، سكوت نكرد، هرگز؛ هرگز چيزي يزيد را از انجام نيات شوم و پليدش باز نمي داشت. چگونه باز مي داشت در حالي كه با جسارت و گستاخي، ريحانه ي رسول خدا صلي الله عليه و اله را كشت و اطفالش را ذبح و زنان خاندانش را به اسارت گرفت.

جز اين نيست كه يزيد از ضرب و هول سيلي سخنان زينب عليهاالسلام مبهوت و وحشت زده مانده بود، و مي ديد كه چگونه با سخنان آن بانو، تمامي مجلس به اضطراب افتاده است، و مي شنيد كه چگونه از گوشه و كنار، حتي از ميان زنان اهل حرم خويش به لعن و نفرين او صدا بلند كرده اند! پس آن بانوي شجاع، چنان با خطبه ي آتشين خود، آن ملعون را در معرض خطر و در منگنه قرار داد كه ديگر چاره اي نديد جز اين كه اظهار بي خبري و براءت كرده و به بزرگي گناه اعتراف نمايد، و طوق اين جنايت را به گردن ابن زياد اندازد!