بازگشت

استغاثه ي حسين


در آن هنگام كه امام حسين عليه السلام در آخرين لحظات زندگي به تنهايي در وسط ميدان جنگ قرار گرفته بود، و هزاران نفر از هر سو او را محاصره كرده بودند، با صداي بلند فرمود:

«آيا كسي هست كه از حرم و ناموس رسول خدا صلي الله عليه و اله دفاع كند؟ آيا يكتاپرستي هست كه از خدا بترسد؟ آيا گرفتار و دادخواهي هست كه به خداوند اميدوار باشد؟».

پاسخ استغاثه و فريادهاي امام را با تير و نيزه و شمشير دادند، اما حسين عليه السلام همچنان ثابت و استوار صبر كرد، به طوري كه (حميد بن مسلم) وقتي امام را در آخرين لحظات ديد گفت: هرگز شكست خورده اي را كه فرزندان و خاندان و يارانش را كشته باشند شجاعتر و قوي تر از حسين عليه السلام - پيش از او و بعد از او - نديدم و امام عليه السلام پيوسته اين كلمات را تكرار مي فرمود:

لا حول و لا قوة الا بالله.


خدايا! تو خود شاهدي كه من در چه وضعيت و موقعيتي هستم.

خدايا! اگر نصر و پيروزي را براي ما مقدر فرموده اي، پس آنچه بهتر از پيروزي است براي ما قرار بده (يعني شهادت).

به خدا سوگند، هرگز مانند انسان هاي ذليل و پست به شما دست بيعت نمي دهم، و نيز مانند بندگان از شما فرار نمي كنم.

من اميدوارم كه خداوند مرا با شهادت مورد كرامت قرار دهد.

خدايا! در برابر قضاي تو صبر كرده و راضي هستم، هيچ معبودي غير تو نيست؛ اي فريادرس بيچارگان و پناه بي پناهان.