بازگشت

ازدواج و خانواده ي زينب


جعفر طيار سه پسر داشت به نامهاي، عبدالله - و به همين خاطر او مكني به ابوعبدالله شد - و محمد و عون، كه هر سه در سرزمين حبشه متولد شدند. مادر آنها اسماء بنت عميس بود، (بعد از شهادت جعفر، ابوبكر با اسماء ازدواج كرد و از او محمد بن ابي بكر متولد شد) پس محمد بن ابي بكر برادر مادري فرزندان جعفر است.

عبدالله از صحابه ي پيامبر بوده و از منبع فيض آن حضرت حديث حفظ مي كرد، او هميشه ملازم عمويش اميرالمؤمنين عليه السلام، و پسر عموهايش حسن و حسين عليهم السلام بود و از ايشان كسب علم مي نمود.

عبدالله ثروتمندترين بني هاشم بود و زندگي راحتي داشت، وي املاك زيادي داشته و از تجارب گسترده اي برخوردار بود، و در عين حال در اسلام سخي ترين مردم بود (تا آن جا كه او را بحر الجود يعني درياي بخشش ناميدند). در رابطه با بخشش و جودش حكايات بسيار و عجيبي نقل كرده اند كه از جمله آنها اين حكايت است كه: يكي از خلفا براي عبدالله سيصد درهم فرستاد، او مقداري از مال خود را بر آن


سيصد درهم افزود و بين فقرا تقسيم نمود.

طي نشست هايي كه عبدالله در بعضي مواقع با معاوية بن ابي سفيان داشت، معاويه به حقيقت و مقام و منزلت وي پي برده بود كه، بعضي از اين موارد را در كتاب «الشيعة و الحاكمون» نقل كرده ايم.

«شعبي» نقل مي كند: روزي عبدالله به مجلس معاويه وارد شد و يزيد نيز آن جا بود، يزيد در گفتار خود به عبدالله گوشه اي زد و او را به اسرافكاري و ولخرجي نسبت داد! عبدالله به يزيد گفت: من خودم را بالاتر از آن مي دانم كه به تو جواب بدهم، اما اگر صاحب اين تخت و سرير حكومت (معاويه) اين حرفت را زده بود جوابش را مي دادم! معاويه گفت: مثل اين كه گمان مي كني مقام بالاتري از يزيد داري؟ گمان نمي كنم كه كسي در زمان «حرب بن اميه» اشرف از او باشد.

عبدالله گفت: بله، به خدا سوگند، با شرافت تر و با فضيلت تر از او كسي است كه ظرف هاي خالي «حرب» براي كمك گرفتن به درب خانه اش آمده و عبايش را به «حرب» مي بخشد. (منظور خود عبدالله است). معاويه گفت: راست گفتي، اي ابوجعفر. [1] .



پاورقي

[1] زينب الکبري، جعفر نقدي، ص 89، چاپ نجف.