بازگشت

مقام و منزلت جعفر نزد خدا و رسولش


در نامه اي كه حضرت علي عليه السلام به معاويه نوشت، خطاب به او فرمود:

«نه به خاطر آگاه ساختن تو، بلكه به خاطر نعمت خداي بزرگ براي ما مي گويم: آيا نمي بيني گروهي از مهاجرين و انصار در راه خدا كشته شدند و همه ي آنان بس شريف و بزرگوارند، تا اين كه شهيد ما حمزه به شهادت رسيد، در مورد او گفتند: او سرور شهيدان است و رسول خدا صلي الله عليه و اله وقتي بر او نماز گزارد او را به گفتن هفتاد تكبير تخصيص داد؟

آيا نمي بيني گروهي را كه دستهاي آنان در راه خدا از بدنشان جدا گشت و همه ي آنان را فضيلت و بزرگواري است، تا اين كه آنچه به يكي از آنان رسيده بود به يكي از ما رسيد و در مورد او گفتند كه او در بهشت با دو بال پرواز مي كند، و اگر خداوند از خودستايي منع نكرده بود، گوينده براي خود فضايل بسياري مي شمرد كه دلهاي مؤمنين به آنها آشنا است و گوشهاي شنوندگان آن را رد نمي كند». [1] .

آري، اين مگس است كه از بوي مشك متنفر و فراري است، و اين خفاش است كه از نور خورشيد چشم هايش كور و نابينا مي شود، و نيز بيمار، طعم عسل و شيريني در مذاقش گوارا نمي آيد.

در حديث آمده كه رسول خدا صلي الله عليه و اله فرمود:

«خداوند مرا از بين سه نفر از خاندانم اختيار كرده، و من سيد آنها


يعني: علي و جعفر و حمزه هستم».

و نيز فرموده است:

«ديشب به بهشت رفتم، ناگاه در آن جا جعفر را ديدم كه با ملائكه پرواز مي كرد، و نيز حمزه را ديدم كه با اهل بهشت بود». [2] .

و هنگامي كه جعفر از حبشه بازگشت، حضرت رسول صلي الله عليه و اله به استقبال او رفته و فرمود: نمي دانم به كدام يك از دو امر بيشتر سرور ورزم؟ آيا به قدوم شما از حبشه، يا به فتح خيبر آن هم به دست برادرت علي؟ سپس پيشاني او را بوسيد. [3] .


پاورقي

[1] محدث قمي رحمه‏الله نيز اين حديث را در منتهي الآمال، ج 1، ص 59، طبع خطي اسلاميه نقل کرده است. (مترجم).

[2] نهج‏البلاغه فيض، نامه‏ي 28، ص 893.

[3] استيعاب، ج 2، شرح حال جعفر بن ابيطالب.