بازگشت

منظور از اقربا و خويشاوندان رسول خدا


در اين جا سؤالي مطرح مي شود كه وقتي امر چنين است، پس به چه علت خداوند متعال و رسول گراميش، مسلمين را به دوستي اقربا و اطاعت از ايشان و تمسك به ريسمان الهي ايشان امر فرموده اند؟

و ما جواب اين سؤال را در خطبه اي كه امام حسين عليه السلام در راه مكه و عراق فرموده، جستجو مي كنيم. در قسمتي از آن خطبه آمده:

«رضي الله رضانا اهل البيت نصبر علي بلائه، و يوفينا اجور الصابرين، لن تشذ عن رسول الله لحمته». [1] .


بر آنچه خدا راضي است ما نيز راضي و خشنوديم، در مقابل بلا و امتحان او استقامت مي ورزيم و اجر صبر كنندگان را بر ما عنايت خواهد نمود، و هرگز در ميان پيامبر و پاره هاي تن او (فرزندانش) هيچ گاه جدايي نخواهد افتاد.

پس آن نزديكاني كه خداوند به دوستي و اطاعت ايشان امر فرموده، اهل بيت خاصه ي رسول خدا صلي الله عليه و اله مي باشند، نه هر كسي كه به جهت ولادت به پيامبر صلي الله عليه و اله يا جدش هاشم منتسب است. و اهل بيت خاصه ي پيامبر صلي الله عليه و اله كساني اند كه هيچ گاه در قول و عمل از او جدا نبوده اند، ايشان كاملترين نمونه ي شخصيت رسول خدا صلي الله عليه و اله و مصداق بارز علوم و اخلاق و جميع خصائص آن حضرت هستند؛ چون سخن گويند به زبان او سخن گويند و چون عملي را انجام دهند برگرفته از رسالت و سيرت آن حضرت است. و هيچ سخني بهتر از «حديث ثقلين» دلالت ندارد كه در آن تمسك و توسل به ايشان واجب شده چنان كه تمسك به كتاب الله واجب گرديده است.

آيا كسي كه به يك نحوي به رسول اكرم صلي الله عليه و اله منسوب است (غير از ائمه اطهار) مي تواند ادعا كرده و بگويد كه مودت و دوستي من و اطاعت از من بر آحاد مردم واجب است؟ و به اين حديث و آيه ي تطهير و آن چه در شأن اهل بيت وارد شده است، احتجاج نمايد؟ (قطعا اين طور نيست) بلكه آن كساني كه مودت و اطاعتشان بر ما واجب شده، اهل بيتي هستند كه حضرت سيد الشهدا عليه السلام آنها را معرفي نموده و فرموده است: «رضايت ما اهل بيت رضايت خداوند است» سپس به سبب اين رضايت اشاره نموده مي فرمايد: «در ميان پيامبر و


پاره هاي تن او هيچ گاه جدايي نخواهد افتاد».

پس حضرت رسول صلي الله عليه و اله از ايشان است و آنها نيز از حضرت رسول صلي الله عليه و اله. پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله براي خدا خشنود شده و براي خدا غضب مي كند، اهل بيت نيز اين چنين اند؛ زيرا بين ايشان هيچ گونه جدايي و انفصالي نيست.

پس انتساب اسمي و لفظي به وجود مقدس نبي اسلام صلي الله عليه و اله به مجرد ولادت (هر چند فاصله زياد باشد) صحيح است. اما در انتساب روحي و معنوي، قبل از هر چيزي از دلايل اين نوع انتساب بحث مي شود، و در آن سلسله نيات و اعمال و رفتاري كه خداوند را خشنود مي كند فحص مي شود، نه در سلسله ي آباء و اجداد. (و اهل بيت عليهم السلام لفظا و روحا، منتسبين واقعي به شخص رسول اكرم صلي الله عليه و اله هستند).


پاورقي

[1] اللهوف علي قتلي الطفوف، سيد بن طاووس، ص 61.