اسلام پنهاني، چرا؟
سؤال ديگر اين است كه: چرا ابوطالب اسلامش را در روز اول دعوت پيامبر صلي الله عليه و آله مانند فرزندش علي عليه السلام آشكار نمي كرد؟
جواب: اولا: او اسلامش را در قالب اشعاري كه از او در كتب تاريخي ثبت شده، آشكار نموده است، چنانكه سروده:
و لقد علمت بان دين محمد
من خير اديان البرية دينا
يعني: به تحقيق مي دانم كه دين محمد صلي الله عليه و اله بهترين ديني است كه به مردم عرضه شده است.
ثانيا: اسلام در اول و آغاز بعثت ضعيف بود و قواي شرك عليه اسلام بسيج شده بودند، لذا از خردمندي و مصلحت اسلام و رسول خدا صلي الله عليه و اله بود كه اسلام خود را كتمان كرده، تا در لحظات حساس و براي دفاع و حمايت از اسلام پيامبر صلي الله عليه و اله با قدرت وارد عمل شود. اين عمل در بين بسياري از ياران پيامبران و شخصيت هاي بزرگ اتفاق افتاده است. مثلا: مؤمني از آل فرعون ايمان خود را پنهان كرد تا قدرت حمايت از موسي عليه السلام را داشته باشد. [1] در قرآن كريم آمده است:
«و قال رجل مؤمن من آل فرعون يكتم ايمانه اتقتلون رجلا يقول
ربي الله». [2] .
مرد مؤمني از كسان فرعون كه ايمان خود را مخفي مي گردانيد، گفت: آيا شما مردي را كه مي گويد پروردگار من خداست، مي كشيد؟
و نيز حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و اله به «نعيم بن مسعود اجشعي» دستور داد كه ايمانش را در جنگ احزاب پنهان كرده تا بين يهود و قريش اختلاف و جدايي وارد كند. بلكه اجازه داشت تا هر چه آنها ميل دارند بگويد.
علامه سيد محسن امين مي گويد: «اگر ابوطالب اسلامش را آشكار مي كرد، هرگز آن قدرتي كه براي ياري و نصرت رسول خدا صلي الله عليه و اله داشت، بدست نمي آورد». [3] .
و در كتاب سيره ي حلبي باب وفات ابوطالب و همسرش آمده است: «از جمله حكمت هاي خداوند متعال نگه داشتن ابوطالب بر دين قومش (جاهليت) بود؛ چرا كه در اين كفر ابوطالب مصالحي وجود داشت كه هر كس تأمل كند مي يابد» [4] .
خداوند سبحان براي انسان شواهد و دلايلي به وجود مي آورد، اگر چه بنا باشد بر زبان منكرين و مخالفين جاري كند. نويسنده ي مذكور، ايمان ابوطالب را با زيركي انكار كرده و از طرفي مي گويد: «مصلحت اسلام چنين اقتضا مي كرده است». گويا وي فراموش كرده كه از امور بديهي و ضروري اين است كه كفر به خداوند عز و جل ذاتا
قبيح و ناپسند است، و كفر براي هيچ علت و هدفي، حكمت و مصلحت ندارد.
و نيز فراموش كرده كه آن غرض و قصد مطلوب، در سايه ي پنهان كردن ايمان متحقق مي شود، چنان كه «نعيم بن مسعود» و «مؤمن آل فرعون» چنين كردند. و اگر خداوند عدم اسلام و كفر ابوطالب را به خاطر مصلحت پيامبر صلي الله عليه و آله خواسته باشد، هر آينه بايد كفر او از ايمانش افضل و برتر باشد، بلكه واجب شود تا او براي اسلام و ايمان به خدا و رسولش مؤاخذه و عقوبت گردد. لذا ثابت مي شود كه ايمانش را كتمان كرد تا بدين وسيله بين مصلحت اسلام و قباحت كفر را جمع كند.
پاورقي
[1] در اينکه آن مرد مومن آل فرعون که از روي تقيه و براي حفظ جانش ايمان جود به موسي را پنهان مينمود چه کسي بوده، اختلاف است. بنابر قولي، وي وليعهد فرعون «حزقيل» بوده، و به قول ديگر «حبيب» يا «شمعون» از مردان بني اسرائيل بوده است. ظاهرا قول اول با آيه سازگارتر است. «حزقيل» وقتي ديد فرعون قصد کرده موسي عليهالسلام را اعدام کند، در مقام موعظه و صلاح بيني برآمده و با تدبير خود جان حضرت موسي را نجات داد. (مترجم).
[2] سورهي غافر: آيه 28.
[3] اعيان الشيعه، ج 3، ص 5.
[4] سيرة الحلبية، ج 1، ص 467.