بازگشت

تعميم نفرين و بيزاري


از شمار مصاديق تعميم، لعن و برائت از قاتلان، مجرمان و كساني است كه به كرده آنان راضي باشند. در نصوص به جا مانده از اهل بيت در زيارت امام حسين (ع) به روشني و صراحت اين تعميم را شاهديم. در نص زيارت وارث مي خوانيم:

«لعن اللهُ أمةً قتلك و لعن اللهُ أمةً ظلمتك و لعن اللّهُ أمةً سَمِعت بذلك فرضيت به؛

خدا لعن كند آنان را كه تو را كشتند و نفرين باد بر امتي كه به تو ستم كرد و آنان كه شنيدند و بدين كرده راضي بودند!» اين، نص عجيبي است و آدمي را به تأمل و انديشه وا مي دارد. لعن و برائت شامل سه گروه است: قاتلان، آنان كه با پشتيباني و كمك، كار قاتلان را تأييد كردند، سوم: آنان كه بدين كار راضي بودند. نفرين و بيزاري جستن، اعلام جدايي و بُريدن كامل است. نمي توان لعن و نفرين كرد مگر آن كه آخرين رشته دوستي و محبت ميان امت ببُرد. اگر اين رشته ها، يكي پس از ديگري بُريد، آن گاه هر گروهي از امت، از ديگري جدا و منفصل مي شود. اگر گروهي مورد رحمت خدا و «مرحوم» باشد، ناگزير ديگري مورد خشم خدا و «ملعون» است، و اين، خط فاصل و جدا كننده گروه ها است. خداي متعال مسلمانان را با رشته دوستي و محبت، به هم پيوند زده، فرموده است:

«و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولياء بعض؛ [1] .

مؤمنان يار و ياور همديگرند.» محبت قوي ترين پيوند متمدنانه در تاريخ بشر است و هر كه در گستره دوستي مؤمنان درآيد، سزاوار است خانواده بزرگ و گسترده مؤمنان، بدو ياري و سلامت رسانند و او مصون باشد؛ يعني جان و عِرض (كرامت و بزرگواري) و مالش محفوظ بماند. در فرمايش رسول خدا (ص) در مسجد خيف (در منا) و در آخرين حجّي كه گزارد، حرمت جان و مال و آبروي مؤمنان چنين تبيين شد:

«يا أيها الناس، اسْمعوا ما أقولُ لكم و اعْقلوه فانّي لا أدري لعلّي لا ألقاكم في هذا الموقف بعد عامنا هذا.

ثم قال: أيُّ يومٍ أعظم حرمةً؟

قالوا: هذا اليوم.

قال: فأيّ شهر أعظم حرمة؟

قالوا: هذا الشهر.

قال: فأيُّ بلد أعظم حرمةً؟

قالوا: هذا البلد.

قال: فإنَّ دماءكم و أموالَكم عليكم حرامٌ كحرمةِ يومكم هذا، في شهركم هذا، في بلدكم هذا، إلي يومٍ تلقونه. فيسألكم عن أعمالكم.ألا هَلْ بلّغتُ؟

قالوا: نعم.

قال: اللهم اشْهد! ألا مَن كانتْ عنده أمانةٌ فلْيُؤَدِّها الي من ائتمنه عليها فإنّه لا يحلُّ دم امْري ءٍ مسلم و لا ماله إلّا بطيبة نفسه و لا تظلموا انفسكم و لا ترجعوا بعدي كُفّار؛ [2] .

اي مردم! آنچه را به شما مي گويم بشنويد و در آن بينديشيد، زيرا مطمئن نيستم سال بعد شما را اينجا ببينم. كدام روز حرمتش بيشتر است؟

گفتند: امروز [دهم ذي حجه ].

پرسيد: حرمت كدام ماه بيشتر است؟

گفتند: همين ماه [ذي حجه ].

پرسيد: كدام شهر حرمت افزونتري دارد؟

گفتند: همين شهر[مكه ].

فرمود: خون و مال شما بر همديگر حرام است و مانند امروز و اين ماه و اين شهر حرمت دارد تاروزي كه پروردگارتان را ملاقات كنيد و از شما بپرسد چه كرديد! آيا پيام الهي را به شمارساندم؟

گفتند: آري.

گفت: خدايا! شاهد باش! هر كه نزد او امانتياست، به صاحبش برگرداند.به كسي كه به او امانت داده است. ريختن خون مسلمان روا نيست و نمي توان مال او را گرفت مگر رضايت داشته باشد. و به خودتان ستم نكنيد و پس از من كافر نگرديد!». از رسول خدا روايت است:

«المسلم مَن سَلِمَ المسلمونُ مِن لسانه و يده؛ [3] .

مسلمان كسي است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند.» ميان روابط متمدنانه موجود، رابطه اي قوي تر و محكم تر و در عين حال، لطيف تر از دوستي و محبت نمي شناسيم. هر كه به خدا و پيامبر شهادت و گواهي دهد، در گستره دوستي مؤمنان است و جان و مال و عِرض او توسط مسلمانان حفظ شده، مصونيت دارد، اما اگر ميان مؤمنان، اين رشته بگسلد، هر كدام امتي جداگانه به شمار خواهند آمد. خدا بيامرزد «زهيربن قين» را كه بدين حقيقت آگاه بود و به سپاهيان بني اميه، روز عاشورا گفت:

«اي كوفيان! از عذاب خدا بترسيد! مسلمان حق دارد برادر مسلمانش را نصيحت كند و ما اكنون برادر و بر يك دينيم، مگر آن كه شمشير[و جنگ ] بينمان افتد. در اين صورت مصونيتي [در جان و مال ] نبوده، هر يك امتي جداگانه خواهيم بود.» [4] اين مطلب آگاهي دقيقي از حقايق بزرگ ديني است. اگر مصونيت ميان گروه هاي مسلمان از بين رفته، ميانشان جنگ و قتل اتفاق افتد و يكي بر ديگر ستم كند، هر يك امتي به شمار آمده، يكي مرحوم و ديگري ملعون است.


پاورقي

[1] بقره، 71.

[2] کافي، ج‏7، ص‏273.

[3] همان، ج‏2، ص‏235.

[4] تاريخ طبري، ج‏6، ص‏243.