بازگشت

از رقيه تقاضاي همسفري مهربان كردم


6. يكي از علما مي گفت: حدود سال 1335 شمسي، پس از سفر حج به شام رفتم، تا پس از زيارت مرقد مطهر حضرت زينب عليه السلام و حضرت رقيه عليه السلام و...، به كربلا و نجف اشرف بروم در سوريه تنها بوده و بسيار مايل بودم كه براي رفتن به عراق همسفر خوبي داشته باشم. هنگامي كه وارد حرم حضرت رقيه عليه السلام شدم، پس از زيارت، از آن حضرت خواستم لطفي كنند و از خدا بخواهند كه همسفر مهربان و خوبي در راه نصيبم شود.

هنوز از حرم بيرون نيامده بودم كه يكي از تجار كاظمين با من ملاقات مهر انگيزي كرده، با يكديگر همصحبت شديم و فهميدم كه او نيز عازم عراق است باري، او رفيق شفيق و همسفر مهربان من شد. با هم به كربلا و نجف اشرف، و سپس به كاظمين رفتيم. او بسيار به من محبت كرد، و در طول راه ميزبان مهرباني براي من بود، آنچنان كه در اين سفر احساس تنهايي نكردم و بسيار به من خوش گذشت دريافتم كه اين امر از الطاف حضرت رقيه عليه السلام بوده است كه از او تقاضاي همسفري مهربان كرده بودم



شد يقينم كز عطاي ذوالمنن

از رقيه اين عنايت شد به من



كس نگشت از درگه او نا اميد

لطف او همواره بر شيعه رسيد [1] .




پاورقي

[1] سرگذشت جانسوز حضرت رقيه عليه السلام، ص 59.